- تاریخ ثبتنام
- 15/6/20
- ارسالیها
- 844
- پسندها
- 7,801
- امتیازها
- 22,273
- مدالها
- 13
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #11
حامد جلوتر رفت و یک چراغ روشن کرد و از همانجا گفت:
- بهتره بریم تو، بفرمایین خانم.
دخترک باز سر به زیر انداخت و با آنها همراه شد. محمد و فردین در دوطرفش قدم برمیداشتند. جلوی در که رسیدند تازه متوجه شدند دخترک هیچ کفشی به پا ندارد و کف پاهایش هم زخمی شده است.
وارد خانه شدند. یک پذیرایی نه چندان بزرگ که یک فرش وسط آن بود و دور تا دورش چند دست مبل جورواجور دست دوم چیده شده بود. ساختمانی که وسط یک باغ بزرگ قرار داشت خیلی هم مجلل نبود. فردین با اخمی گفت:
- برو اونجا بشین.
دخترک سری تکان داد و به سمت مبل رفت. قد بلندی نداشت اما موهای بلندی داشت. موهای که تقریباً تا نزدیکی زانوهایش میرسید و همین باعث شده بود زیر روسری پنهان نماند. قبل از نشستن، موهایش را کنار گرفت و بعد نشست و موهایش را رها...
- بهتره بریم تو، بفرمایین خانم.
دخترک باز سر به زیر انداخت و با آنها همراه شد. محمد و فردین در دوطرفش قدم برمیداشتند. جلوی در که رسیدند تازه متوجه شدند دخترک هیچ کفشی به پا ندارد و کف پاهایش هم زخمی شده است.
وارد خانه شدند. یک پذیرایی نه چندان بزرگ که یک فرش وسط آن بود و دور تا دورش چند دست مبل جورواجور دست دوم چیده شده بود. ساختمانی که وسط یک باغ بزرگ قرار داشت خیلی هم مجلل نبود. فردین با اخمی گفت:
- برو اونجا بشین.
دخترک سری تکان داد و به سمت مبل رفت. قد بلندی نداشت اما موهای بلندی داشت. موهای که تقریباً تا نزدیکی زانوهایش میرسید و همین باعث شده بود زیر روسری پنهان نماند. قبل از نشستن، موهایش را کنار گرفت و بعد نشست و موهایش را رها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر