فراخوان معرفی رمان‌های درحال تایپ
- نویسنده موضوع NASTrr
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 66
- بازدیدها 4,551
- کاربران تگ شده هیچ
- تاریخ ثبت‌نام
- 5/10/20
- ارسالی‌ها
- 441
- پسندها
- 6,161
- امتیازها
- 21,413
- مدال‌ها
- 13
سطح
12
برگزیده | رمان ئاوان | مسیحه.چ کاربر انجمن یک رمان | Page 13
کد رمان: 5626 ناظر: @Armita.sh سطح: برگزیده خلاصه: شَبیر احتشام بزرگ طایفه احتشام برای حفظ جان نوه هایش مجبور به سر پوش گذاشتن بر رازی تلخ گشته که حالا بعد از ده سال برای فاش نشدن آن راز نوه‌های خود را مجبور به ازدواج با هم می‌کند.اجباری تلخ که قرار است نتیجه‌ای شیرین داشته باشد.
forum.1roman.ir
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : masihe.ch
- تاریخ ثبت‌نام
- 9/7/24
- ارسالی‌ها
- 11
- پسندها
- 46
- امتیازها
- 33
سطح
0
موضوع 'رمان انعکاس دوگانه | مهتاب کرامتی کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ | رمان انعکاس دوگانه | مهتاب کرامتی کاربر انجمن یک رمان
- تاریخ ثبت‌نام
- 22/12/23
- ارسالی‌ها
- 206
- پسندها
- 1,018
- امتیازها
- 6,613
- مدال‌ها
- 8
سطح
9
در حال تایپ | رمان پسران دانشگاه را رهبری می‌کنند | pen lady (ماها کیازاده) کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 5691 ناظر: @Ellery مرضیه، تارا و فاطمه دخترانی بودند که وارد منطقه‌ی زیر سلطه‌ی او شدند. دخترانی که با زورگویی و قوانین بی‌اساس او جنگیدند، مقاومت کردند و قصد دخالت در رهبری او را کردند. سرانجام در لیستی قرار گرفتند که برای هیچ‌کدام خوشایند نبود. غافل از اتفاقاتی که قرار است در...
forum.1roman.ir
امضا : pen lady
- تاریخ ثبت‌نام
- 28/9/24
- ارسالی‌ها
- 45
- پسندها
- 146
- امتیازها
- 503
- مدال‌ها
- 1
سطح
1
در حال تایپ | رمان برج ممنوعه‌ی پناه | کوثر موسوی کاربر انجمن یک رمان
کد رمان:5739 ناظر: @MAHLA.MI بعد از به چشم دیدن مرگ پدر و مادرش احساساتش برای همیشه مُرد. حصار دورش رو بزرگ و دست نیافتنی کرد و یک برچسب ممنوعه روش زد! هیچ‌کس جرأت نزدیک شدن به اون رو نداشت تا این‌که با پا گذاشتن توی ساختمونی و با دیدن پنج نفر خل وضع‌تر از خودش، تصمیم به زندگی کردن با اونا...
forum.1roman.ir
- تاریخ ثبت‌نام
- 20/1/22
- ارسالی‌ها
- 677
- پسندها
- 2,830
- امتیازها
- 14,773
- مدال‌ها
- 12
- سن
- 19
سطح
12
نام رمان : برگرد جبران میکنم
نام نویسنده: حامی
ژانر رمان: تراژدی عاشقانه
کد: 5146
ناظر: مَه گل
دو فصل در یک جلد!
خلاصه:
از همون اول، تو اوج جونیش با کلی ثروت مجبور بود تنهای تنها زندگیش رو بچرخونه... اما یه جایی از زندگی انگار ورقِ تنهایی برگشته بود و با اضافه شدنِ یه سری آدمای جدید، هیجان سر تا سر سرنوشتش رو در برگرفت. انگار همه‌ی آدمای دور ورش دست تو دست هم دادن تا هر طوری هست از تنهایی به اوج برسونش و از اوج به زمین بندازنش، ولی دختر قصه‌ی ما انگار به یه شوک نیاز داشت، نیاز داشت واسه یه بارم که شده ریسکِ بزرگ زندگیش رو انجام بده و با یه فردی جدید گذشتش رو نابود کنه و با ظاهرِ قوی پا به دنیای واقعیش بذاره.
نام نویسنده: حامی
ژانر رمان: تراژدی عاشقانه
کد: 5146
ناظر: مَه گل
دو فصل در یک جلد!
خلاصه:
از همون اول، تو اوج جونیش با کلی ثروت مجبور بود تنهای تنها زندگیش رو بچرخونه... اما یه جایی از زندگی انگار ورقِ تنهایی برگشته بود و با اضافه شدنِ یه سری آدمای جدید، هیجان سر تا سر سرنوشتش رو در برگرفت. انگار همه‌ی آدمای دور ورش دست تو دست هم دادن تا هر طوری هست از تنهایی به اوج برسونش و از اوج به زمین بندازنش، ولی دختر قصه‌ی ما انگار به یه شوک نیاز داشت، نیاز داشت واسه یه بارم که شده ریسکِ بزرگ زندگیش رو انجام بده و با یه فردی جدید گذشتش رو نابود کنه و با ظاهرِ قوی پا به دنیای واقعیش بذاره.
در حال تایپ | رمان برگرد جبران میکنم | عسل کورکور کاربر انجمن یک رمان | Page 16
کد: 5146 ناظر: @مَه گل دو فصل در یک جلد! خلاصه: از همون اول، تو اوج جونیش با کلی ثروت مجبور بود تنهای تنها زندگیش رو بچرخونه... اما یه جایی از زندگی انگار ورقِ تنهایی برگشته بود و با اضافه شدنِ یه سری آدمای جدید، هیجان سر تا سر سرنوشتش رو در برگرفت. انگار همه‌ی آدمای دور ورش دست تو دست هم...
forum.1roman.ir
امضا : Asal.k85
- تاریخ ثبت‌نام
- 19/11/17
- ارسالی‌ها
- 1,391
- پسندها
- 16,262
- امتیازها
- 38,073
- مدال‌ها
- 22
- سن
- 23
سطح
25
- مدیر
- #27
- تاریخ ثبت‌نام
- 5/9/24
- ارسالی‌ها
- 88
- پسندها
- 739
- امتیازها
- 3,678
- مدال‌ها
- 6
سطح
7
در حال تایپ | رمان رویای آغوش‌گرم او | مینا بانو کاربر انجمن یک‌رمان
کد رمان: 5729 ناظر: @Armita.sh خلاصه: دختری که تنهایی کشیده سختی کشیده... دختری که خیلی چیزها رو تجربه کرده و کلی روی خودش‌کار کرده تا محکم باشه... استوار باشه... سپری باشه در مقابل حرفا و طعنه‌ها و ضربه‌های دشمنانش؛ اما وقتی که مجبور به سفری میشه، اونجا با دیدن یکی از کسایی‌که بدترین ضربه رو...
forum.1roman.ir
امضا : barbara
- تاریخ ثبت‌نام
- 11/3/23
- ارسالی‌ها
- 1,010
- پسندها
- 5,612
- امتیازها
- 23,673
- مدال‌ها
- 12
سطح
12
سلام. سه تا هست :))))
جلد یک خون کور: پانیشرز
جلد دو خون کور: بال‌های سقوط
جلد یک شکار زاویر
جلد یک خون کور: پانیشرز
برگزیده | رمان خون کور: پانیشرز | کورویامی کاربر انجمن یک رمان
.کد:5339 ناظر: @Ghasedak. سطح: برگزیده خلاصه: در جهانی که زخم‌های گذشته بر روح و تن سایه انداخته‌اند، بقا خود به نبردی بی‌پایان بدل می‌شود. آکامه، دختری که در میان تحقیر و تنهایی رشد کرده، بار تقدیری سنگین را بر دوش می‌کشد. در روستای آمه، زیر آسمانی که گاه آرام است و گاه طوفانی، او با خاطراتی...
forum.1roman.ir
مطلوب | رمان خون کور: بال‌های سقوط | کورویامی کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 5367 ناظر: @Ghasedak. سطح: مطلوب خلاصه: در شب‌های بی‌پایان والاکیا، عشق با خون آمیخته شد و سرنوشت در لبه‌ی شمشیرها رقم خورد. ولیعهد ریسوس، با چشمانی که آخرین تصویر همسر و فرزندش را در خود قاب گرفته بود، در برابر تقدیری که از پیش نوشته شده بود، ایستاد. خ**یا*نت در دل قصر رخنه کرده بود،...
forum.1roman.ir
ویژه | رمان ولادور: شکوفه‌های خونین برف | کورویامی کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 5547 ناظر: @Taraneh.j سطح: ویژه خلاصه: در دنیایی که جادو با فناوری در هم آمیخته است، زاویر، یک خون آشام انتقام جو، به دنبال نابودی بشریت با استفاده از قدرت‌های ممنوع است. او با ثبت‌نام در یک آکادمی معتبر، به دنبال ابزاری برای احضار یک شیطان قدرتمند است. الایجه، دانش آموزی باهوش، نقشه...
forum.1roman.ir
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kuroyami
- تاریخ ثبت‌نام
- 28/4/21
- ارسالی‌ها
- 1,321
- پسندها
- 47,654
- امتیازها
- 60,573
- مدال‌ها
- 20
- سن
- 29
سطح
38
ویژه | رمان هُـودِه | مهدیه سجده نویسنده افتخاری انجمن یک رمان | Page 13
کد رمان: 5652 ناظر رمان: @❁S.NAJM سطح: ویژه به نام ایزد منان خلاصه: «دستانی که در آتش می‌رقصید حکایت از پشیمانی‌ای داشت که چاره‌ای برایش نبود و چشمانِ محکوم به تماشا، حکایت تلخش را از بَّر شد!» زندگی مشترک بهنود که در شرف سه نفره شدن بود رو به فروپاشی رفته و تلاش‌هایش بی‌ثمر شده‌بود؛...
forum.1roman.ir
