شاعر‌پارسی اشعار مهستی گنجوی

  • نویسنده موضوع Hilary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 233
  • بازدیدها 5,326
  • کاربران تگ شده هیچ

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #101
باید سه هزار سال کز چشمه‌ خور

یا کان گهر گردد یا معدن زر

شاها تو به یک سخن کنار و دهنم

هم معدن زر کردی و هم کان گهر
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #102
ای پور خطیبب گنجه پندی بپذیر

بر تخت طرب نشین به کف ساغر گیر

از طاعت و معصیت خدا مستغنیست

باری تو مراد خو ز عالم برگیر
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #103
با لاله رخان باغ سرو از سر ناز

می‌کرد ز شرح قد خود قصه دراز

از باد صبا چو وصف قدت بشنید

ز آوازهٔ قامت تو آمد به نماز
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #104
از بس که کند زلف تو با روی تو ناز

بیم است که از رشک کنم کفر آغاز

من بندهٔ بادی شوم ای شمع طراز

کو زلف تو را ز روی بر دارد باز
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #105
دلدار کله‌دوز من از روی هوس

می‌دوخت کلاهی ز نسیج و اطلس

بر هر ترکی هزار زه می‌گفتم

با آنکه چهار تَرَک را یک بس
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #106
در یافتم آخر ز قضاش را به شبش

صد بوسه زدم بر لب همچون رطبش

او خواست که دشنام دهد حالی من

دشنام به بوسه در شکستم به لبش
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #107
در رهگذری فتاده دیدم مستش

در پاش فتادم و گرفتم دستش

امروز از آن هیچ نمی‌آید یاد

یعنی خبرم نیست ولیکن هستش
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #108
من تازه‌گلی که نباشد خارش

یا بلبل خوش‌گو که بود غمخوارش

بازی که سر دست شهان جاش بود

در دام تو افتاد نکو می‌دارش
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #109
آن دیده که دیدن تو بودی کارش

از گریه تباه می‌شود مگذارش

وان دل که بتو بود همه بازارش

در حلقهٔ زلف توست نیکو دارش
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #110
در ره چو بداشتم به سوگندانش

از شرم عرق کرد زخ خندانش

پس بر رخ زرد من بخندید به لطف

عکس رخ من فتاد بر دندانش
 
امضا : Hilary

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا