شاعر‌پارسی اشعار مهستی گنجوی

  • نویسنده موضوع Hilary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 233
  • بازدیدها 5,472
  • کاربران تگ شده هیچ

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #81
شوی زن نوجوان اگر پیر بود

تا پیر شود همیشه دلگیر بود

آری مثل است این که گویند زنان

در پهلوی زن تیر به از پیر بود
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #82
در غربت اگر چه بخت همره نبود
باری دست من ز جانم آگه نبود
دانی که چرا گزیده‌ام رنج سفر
تا ماتم شیر پیش روبه نبود
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #83
در دل همه شرک روی بر خاک چه سود؟

زهری که به جان رسید تریاک چه سود؟

خود را به میان خلق زاهد کردن

با نفس پلید جامهٔ پاک چه سود؟
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #84
سهمی که مرا دلبر خباز دهد

نه از سر کیمخ کز سر ناز دهد

در چنگ غمش بمانده‌ام همچو خمیر

ترسم که بدست آتشم باز ذهذ
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #85
مه بر رخ تو گزیدنم دل ندهد
وز تو صنما بریدنم دل ندهد
تا از لب نوش تو چشیدم شکری
از هیچ شکر چشیدنم دل ندهد
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #86
زیبا بت کفشگر جو کفش آراید
هر لحظه لب لعل بر آن می‌ساید
کفشی که ز لعل و شکرش آراید
تاج سر خورشید فلک را شاید
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #87
اشکم ز دو دیده متصل می‌آید

از بهر تو ای مهرگسل می‌آید

زنهار بدار حرمت اشک مرا

کین قافله از کعبهٔ دل می‌آید
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #88
چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید

بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید

ای چشم هم چشم به چشمت روشن

چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #89
خطت چو بنفشه از گل آورد پدید

آورد خطی که بر سر ماه کشید

پیوسته ز شب صبح دمیدی اکنون

آشوب دل مرا شب از صبح دمید
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #90
بس غصه که از چشمهٔ نوش تو رسید

تا دست من امروز به دوش تو رسید

در گوش تو دانه‌های دٌر می‌بینم

آب چشمم مگر به گوش تو رسید
 
امضا : Hilary

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا