- تاریخ ثبتنام
- 15/12/24
- ارسالیها
- 152
- پسندها
- 537
- امتیازها
- 2,863
- مدالها
- 5
سطح
5
- نویسنده موضوع
- #121
- بیام عقب ممکنه ماجرا به یه بحث عادی خاتمه پیدا نکنه!
منظورش رو گرفتم و سریع قبل از اینکه بیشتر ادامه بده پیاده شدم و رفتم جلو نشستم.
- خب بفرمائید! گفتید چرتتون رو بزنید باهام حرف میزنید. منتظرم!
بهشدت منتظر بودم همه ماجرا رو راست و حسینی برام تعریف کنه و بهش زل زده بودم تا شروع کنه.
- من میخوام یه راهی پیش روت بذارم. بهش فکر کن بعدش جوابمو بده! الان شرایط خودت رو خودت بهتر میدونی. یه دختر تنهایی. خونواده، پول و سرپناهی نداری. من میتونم همه اینا رو در یه قالب قانونی دراختیارت بذارم تو هم با خیال راحت درست رو میخونی و مادامی که کنار منی کسی کاری به کارت نداشته باشه اینو تضمین میکنم.
پس نه تنها نمیخواد اصل ماجرا رو تعریف کنه بلکه میخواد بیشتر تو نقش حامی من فروبره و اوامر پسرعمو...
منظورش رو گرفتم و سریع قبل از اینکه بیشتر ادامه بده پیاده شدم و رفتم جلو نشستم.
- خب بفرمائید! گفتید چرتتون رو بزنید باهام حرف میزنید. منتظرم!
بهشدت منتظر بودم همه ماجرا رو راست و حسینی برام تعریف کنه و بهش زل زده بودم تا شروع کنه.
- من میخوام یه راهی پیش روت بذارم. بهش فکر کن بعدش جوابمو بده! الان شرایط خودت رو خودت بهتر میدونی. یه دختر تنهایی. خونواده، پول و سرپناهی نداری. من میتونم همه اینا رو در یه قالب قانونی دراختیارت بذارم تو هم با خیال راحت درست رو میخونی و مادامی که کنار منی کسی کاری به کارت نداشته باشه اینو تضمین میکنم.
پس نه تنها نمیخواد اصل ماجرا رو تعریف کنه بلکه میخواد بیشتر تو نقش حامی من فروبره و اوامر پسرعمو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش