• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان سفر به جهان زیرین | حافظ کاربر انجمن یک رمان

حافظ

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/10/25
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
سفر به جهان زیرین
نام نویسنده:
حافظ
ژانر رمان:
تاریخی، طنز
کد رمان : 5710
ناظر: اِللا لطیفــی اِللا لطیفــی

این داستان، روایتگر داستان دو پسر نوجوان به نام‌های مهراد و آرش است که وارد یک سفر هیجان‌انگیز و کمی مرموز می‌شوند. داستان‌هایی که مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد و قدم در رازهایی می‌گذارند که در دل تاریخ مدفون شده‌اند و آنها مجبور به کشفشان هستند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

asalezazi

مدیر تالار ویرایش + مدیر آزمایشی تالار کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
18/9/17
ارسالی‌ها
177
پسندها
1,772
امتیازها
9,763
مدال‌ها
15
سن
24
سطح
11
 
  • مدیر
  • #2
IMG_20250501_184704_079 (2) (1).jpg

«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : asalezazi

حافظ

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/10/25
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
شاه عباس در ابتدای پادشاهی، برای پیش‌دستی نکردن امپراتوری عثمانی به قلمروهای ایران که موجب می‌شد همزمان مشغول نبرد در چندین جبهه شود، پیمان صلح با آن کشور بست و مناطقی کردنشین در عراق و سوریه کنونی را به آنان واگذار کرد. سپس به رسیدگی امور درون کشوری و فرونشاندن شورش در ولایات پرداخت. او نخست ازبکان را شکست داد و از خاک ایران عقب راند و سپس به جنگ با دولت عثمانی پرداخت. او در چندین نوبت با عثمانی‌ها جنگید و مناطقی که در گذشته اشغال شده بودند را آزاد کرد. او همچنین چندبار به گرجستان و بغداد حمله کرد. از واپسین لشکرکشی‌های او نبرد با گورکانیان هند در ۱۶۲۲ میلادی را می‌توان نام برد که به فتح قندهار منجر شد. در زمان شاه عباس...
زنگ به صدا در آمد و بچه‌ها به سمت در خیز برداشتند.
معلم: جلسه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

حافظ

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/10/25
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
مهراد: سلام به همه اعضای خانواده!
مهراد: جواب سلام دادن واجبه ها!
زهرا: حتما برامون مهم نیستی دیگه!
مهراد: نه حتما تو پاگنده مهم هستی
زهرا: ای بیشعور
زهرا کوسن را محکم به طرف مهراد پرتاب کرد و مهراد در یک حرکت سریع جاخالی داد
مهراد:نچ نچ این چه وضع پرتاب کردن هست دو روز دیگه شوهرت دادیم میخوای چیکار کنی!
زهرا:مامان!
فاطمه خانم: مهراد بچه منو اذیت نکن دیگه
مهراد: یعنی من بچه تون نیستم؟
فاطمه خانم: شما هر دوتاتون بچه های خوب من هستید حالا برید لباساتونو عوض کنید و دست و صورتتون رو بشورید که ناهار حاضره
مهراد و زهرا:آخجون ناهار!
***
مهراد:آخيش یک دل سیر خوردم
زهرا: مامان من میرم بالا درس بخونم فردا امتحان دارم
مهراد: گفتی امتحان که منم امتحان دارم!
زهرا: خب چرا نمیخونی
مهراد: کی حوصلشو داره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M I R A S

حافظ

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/10/25
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
فاطمه خانم: جواب محمد(پدر مهراد و زهرا) رو چی بدم؟ یعنی چی میتونم بدم؟
مهراد: نگران نباش مامان حتما یک کاری داشته رفته دیگه
فاطمه خانم: چی میگی بچه مگه انسان وقتی کار داره پنجره رو میشکنه میره بیرون؟ از همون اولشم بلد نبودی دلداری بدی
سپس فاطمه خانم مویه کنان ادامه داد: وای دخترم!
مهراد: دست شما درد نکنه!
حالا ببینیم زهرا واقعا کجا رفته؟
***
وزیر: مگر سوال شاه را نشنیدی جواب بده دخترک گستاخ
بله زهرا وقتی از پله ها رفت بالا توسط یک هاله سیاه به اینجا کشیده شده بود
وزیر: سربازان این دخترک گستاخ را به سیاهچال بیاندازید
زهرا که تا این لحظه هنوز در بهت بود از بهت در اومد
زهرا: لطفا صبر کنید! لطفا!
شاه: پس تو میتوانی سخن بگویی
زهرا: بله جناب از اون مهراد گور به گور شده بهتر بلدم اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

حافظ

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/10/25
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
شاه: این بانو را به اقامتگاه مخصوص ببرید که با او کار دارم
سرباز ها : بله قربان
***
زهرا آرام بر روی تخت نشسته بود و به اطراف نگاه می‌کرد از طرفی میترسید و از طرف دیگر از این اتفاق ذوق زده بود و در فکر و خیال خود بود که ناگهان خانمی وارد شد
خانم: بلند شو شاه می خواهند تو را ملاقات کنند
زهرا: شاه با من چیکار داره؟
خانم: من چه میدانم زودتر راه بیفت
زهرا از حرکات خانم اخمی کرد و به راه افتاد در راه درباره شاه اسماعیل و کار هایی که در مدت سلطنت خودش انجام داد فکر می‌کرد
زهرا: خب شاه اسماعیل....
اسماعیل رهبری طریقت صفویه را پس از درگذشت برادرش، علی‌میرزا، به ارث برد. پس از فروپاشی امپراتوری تیموری، سرزمین ایران درگیر جنگ‌های داخلی بود. اسماعیل با تصرف سرزمین‌های کنفدراسیون قبیله‌ای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا