دلنوشته مجموعه دلنوشته قلب بی‌رویا | ف.زینلی کاربر انجمن یک رمان

[پرینز]

به نام خداوند مهر و قلم

نام دلنوشته: قلب بی‌رویا

نویسنده: ف.زینلی

خلاصه:
وقتی با تمام وجود عاشق باشی
تمام وجودت رویا می بافند قلبت بیشتر
امان از روزی که رویاهایت را نابود کنند
آن وقت اول عضو بدنت که از رویا می ایستد
قلب است و تو میمانی و یک قلب ‌بی‌رویا.​

 

[Kalŏn]

•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
***
قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"
پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[پرینز]

به نام خالق هرچه هست و نیست

با او که بودم رویای در کنارهم بودن می بافتم
قلبم بیشتر این رویا را می بافت
ولی روزی در یک ساعت تمام این رویاها نابود شدند
و من ماندم و قلبی که کز کرده بود و
دیگر رویا نداشت​

 

[پرینز]

بعضی می گویند که امیدوار باش زندگی که با پایان نرسیده
باز هم میتونی رویا داشته باشی
در کنار کس دیگری و با رویاهای نو
ولی آن‌ها به چیزی توجه ندارند​

 

[پرینز]

کسی که یه شبِ یک عمر رویا را
از دست داده به آسانی نمی‌تواند
باز کسی را در حریم خود راه دهد
و باز رویا داشته باشد.​

 

[پرینز]

قلب من رویاهایش فقط با یک نفر بافته
حال چگونه با کسی که او نیست
و با حتی خاطره‌ای ندارد
رویا را با تار و پود دل ببافد؟​

 

[پرینز]

به راحتی نمی توان دلی که زخم خورده را راضی کرد
تا نفر جدید را بپذیرد
باید به قلب و خودت اجازه سوگواری بدی
تا خاطره‌ها و رویاها در ذهن کمرنگ شود​

 

[پرینز]

رویاها گاهی زندگی انسان را دگرگون می‌کنند
پس رویا را دست کم نگیر
ولی امان از روزی که دیگر نتوانی
رویا ببافی آن زمان کامل تو از درون فرو می‌پاشی.​

 

[پرینز]

کنار یک پرتگاه نشسته‌ام و از باد لذت می‌برم
بعد از چند وقت سوگواری حالا من و قلب تا حدودی فراموش کردیم
ولی نه کاملا
ولی نمیشه جلوی زندگی رو گرفت.​