من از یک نوع عنکبوت میترسم که اسمش تارکش و توی خونه های روستایی فراوونه، پاهاش فقط اندازه کف دست یک آدم ۲۰ ساله تپله
از تاریکی هم میترسم و قبل خواب حداقل سه بار آیت الکرسی میخونم
از سوسک نمیترسم فقط وقتی میبینم راه میره انگاری هربار از تکون خوردنش بدنم از چندشی ویبره میره
خدایی ترس یک چیز دیگست و چندشی یک چیز دیگه
ایزی ایزی تامام تامام