- ارسالیها
- 684
- پسندها
- 8,042
- امتیازها
- 24,973
- مدالها
- 22
- سن
- 19
هنوزم واسم مسخرس!
هشت سالم بود، مامان بابام رفتن ماموریت منو گذاشتن پیش داییم و زنداییم... از همون بچگی منو این داییم پایه فیلم بودیم خصوصا ترسناک!
دو تا فیلم حلقه رو تو یه شب دیدیم
شب رفتیم بخوابیم، داییم رفت اتاق کارش مطالعه کنه، منو زن داییمم رفتیم تو اتاق که بخوابیم
انگاری وقتی من خوابم برده بود، زنداییم رفته لباس عوض کرده...
نصفه شب تشنم شد پاشدم آب بخورم، کلید آباژورو زدم، دیدم یکی دقیقا با شکل و شمایل سامارا تو فیلم حلقه بغلم خوابیده! موی سیاه بلند، روی صورتشو گرفته بود، با لباس خواب کلاسیک سفید!
سکته کردم... نفسمم بالا نمی یومد، عملا داشتم خفه می شدم
یهو زنداییم پاشد دید من دارم خفه می شم! کلا یه بساطی بود اون شب... سر همون مثه سگ از فیلم حلقه می ترسم، از هیچ فیلمی، هیچ فیلمی نمی...
هشت سالم بود، مامان بابام رفتن ماموریت منو گذاشتن پیش داییم و زنداییم... از همون بچگی منو این داییم پایه فیلم بودیم خصوصا ترسناک!
دو تا فیلم حلقه رو تو یه شب دیدیم
شب رفتیم بخوابیم، داییم رفت اتاق کارش مطالعه کنه، منو زن داییمم رفتیم تو اتاق که بخوابیم
انگاری وقتی من خوابم برده بود، زنداییم رفته لباس عوض کرده...
نصفه شب تشنم شد پاشدم آب بخورم، کلید آباژورو زدم، دیدم یکی دقیقا با شکل و شمایل سامارا تو فیلم حلقه بغلم خوابیده! موی سیاه بلند، روی صورتشو گرفته بود، با لباس خواب کلاسیک سفید!
سکته کردم... نفسمم بالا نمی یومد، عملا داشتم خفه می شدم
یهو زنداییم پاشد دید من دارم خفه می شم! کلا یه بساطی بود اون شب... سر همون مثه سگ از فیلم حلقه می ترسم، از هیچ فیلمی، هیچ فیلمی نمی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.