درخواست تاپیک جامع درخواست رمان گرافی

  • نویسنده موضوع PARISA_R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 222
  • بازدیدها 11,007
  • کاربران تگ شده هیچ

mehrabi83

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/11/17
ارسالی‌ها
1,198
پسندها
67,276
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #121
سلام^_
نام داستان کوتاه: بوم سرخ
نویسنده: mehrabi83
| داستان کوتاه بوم سرخ |
ژانر: معمایی جنایی درام

متن:
روایتِ «بوم سرخ» آخرین ردپایی‌ست که ترانه به‌جا می‌گذارد و مسیر تاریکی از قتل نامزدش را پیش روی ترنم می‌گشاید.
اما همیشه برای نجات دیر شده‌ است!
 
آخرین ویرایش
امضا : mehrabi83

ستین؛

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/1/21
ارسالی‌ها
1,056
پسندها
24,403
امتیازها
41,073
مدال‌ها
30
سن
18
سطح
28
 
  • #122
نام رمان: کارد به استخوان می‌رسد.
نویسنده: مبینا قریشی.
ژانر: درام، عاشقانه
متن:
- می‌دونی... خدا آرزوهای ما رو کرده تو ظرف شیشه، درشم محکم بسته! ما هم که خودمون گرفتاریم... زورمونم به زور خداتون نمی‌چربه!


 
آخرین ویرایش
امضا : ستین؛

♕萨纳兹♕

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/21
ارسالی‌ها
292
پسندها
1,525
امتیازها
10,013
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • #123
سلام
داستان کوتاه: سلنوفیلیا
نویسنده: ساناز محمدی
ژانر: #جنایی#معمایی#تخیلی_علمی#عاشقانه

متن:
اگه یه روزی بتونم خاطرات گذشته‌ی دردناکم رو که بعضی وقت ها با خودم میگم کاش فراموش می‌کردم؛ بپذیرمشون و ازش فرار نکنم، اون موقع کسی میشم که دیگه اون خاطرات نمی‌تونه از پادر بیارن.
 
امضا : ♕萨纳兹♕

Mary_ms

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/9/21
ارسالی‌ها
19
پسندها
67
امتیازها
90
سطح
0
 
  • #124

زهرا فرمانی(مهشید)

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
140
پسندها
2,860
امتیازها
13,503
مدال‌ها
10
سن
19
سطح
11
 
  • #125
نام رمان: واپسین کیفر
به قلم : زهرا فرمانی
نام کاربری: زهرا فرمانی(مهشید )
ژانر: فانتزی عاشقانه
متن انتخابی:
به فکر کشتن لحظه / به فکر کشتن من بود
ولی هرگز نمی‌فهمید / سپیدی با تن من بود
از این دستای دشمن پوش/ رها می‌شم نمی‌مونم
فقط فریاد عشقت رو/ به گوش باد می‌رسونم
 
آخرین ویرایش
امضا : زهرا فرمانی(مهشید)

Melikadanayii09

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/11/20
ارسالی‌ها
321
پسندها
2,015
امتیازها
11,933
مدال‌ها
12
سن
19
سطح
9
 
  • #126
نام رمان: مارانا
نام نویسنده: ملیکا دانایی
ژانر: عاشقانه
متن: گذشته گاهی رد پاهایش را روی آینده می‌گذارد، مثل زندگی من، تو… رد پاهای که پاک نمی‌شود فقط با راز‌هایی که درون خود دارد فاش می‌شود… راز‌هایی که آینده خیلی هارو تباه کرد.. یک اشتباه یا یک تصمیم نادرست، یا بهتر بگم یک عشق بی‌انتها….
 

•ITSZEYNAB•

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
28/8/21
ارسالی‌ها
127
پسندها
630
امتیازها
3,863
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #127
رمان نسل دلدادگان
نویسنده : زینب محمدی
ژانر : #عاشقانه ، #اجتماعی
خلاصه رمان :
تیارا و رادمان در دانشگاه همکلاسی و هر دو نخبه داروسازی هستند و قرار است در پروژه مشترکی همکاری کنند و به سبب همین همکاری بهم علاقمند میشوند تا اینکه...
در طرف دیگر قصه یاسمینا و رادمهر دو عاشق ناکام 5 سال است که بخاطر کینه ای قدیمی بخاطر خانواده هایشان از هم جدا ماندند آیا سرنوشت بار دیگر این دو را باهم روبرو میکند؟!
متن :
ای عشق اتفاق زیبای جهانم
ای عشق ای درد و بلای تو به جانم
ای عشق ای نام تو هر دم به زبانم ای عشق
"حامد همایون"
 
امضا : •ITSZEYNAB•

Elixvx

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
7/4/21
ارسالی‌ها
44
پسندها
434
امتیازها
2,713
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #128
رمان: روز های تاریک پریزاد
نویسنده:الناز راد
نام کاربری:Elixvx
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #طنز
خلاصه:درمورد دختریه که با پدر معتاد و نامادری بد جنسش زندگی می‌کنه و زندگی سختی رو میگذرونه غافل از اینکه اونا خانواده‌ی واقعیش نیستن و....
متن مورد نظر:جایی خوانده بودم،پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است.اما؛هیچ گاه نفهمیدم تلخی زندگی من چرا تا این حد بی پایان است...
 
آخرین ویرایش
امضا : Elixvx

Taban_Art

معلم انجمن + گوینده انجمن
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/8/20
ارسالی‌ها
1,314
پسندها
15,451
امتیازها
38,073
مدال‌ها
35
سطح
24
 
  • #129
نام رمان: به دنبال شارلو
نویسنده: زهرا صالحی(تابان)
متن:
آینده خیلی چیزها با خودش میاره که ممکنه خوشایند نباشن. اگه قوی باشی، از اومدنشون تعجبی نمی‌کنی یا ناامید نمیشی! فقط می‌جنگی!
لینک رمان این پایین قسمت امضا هست. ممنونم
 
امضا : Taban_Art

سیما م

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/4/21
ارسالی‌ها
348
پسندها
3,404
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • #130
نام رمان : رقص باد در باران
به قلم : سیما م
ژانر : عاشقانه، معمایی، تا حدودی پلیسی، دفاع از کشور و شهدا
خلاصه: داستان در مورد دختری به اسم شمیم هست که پدرش در گذشته شهید شده و شمیم در طول زندگیش به تنهایی با مادرش زندگی می کنه تا وقتی که به دانشگاه میره و با استادی آشنا میشه که اسم فامیلیش با فامیلی شمیم یکی هست! حالا باید داستانو بخونین تا بفهمین ماجرا از چه قرار است. پایان خوش
متن: دستم در دستان تو، چه رویایی!
 
امضا : سیما م

موضوعات مشابه

عقب
بالا