نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #481
تو نباشی،،!! چه سلامی، چه علیکی گُل من
تک تک ِ ثانیه ها بی تو شده قاتل من

مونسی نیست به جز دلهره در کنج اتاق
تا زمانی که به چشمان تو بسته دل من

نام تو ورد زبانم همه جا تا نفس هست
با تو شاید که سرشته شده آب و گِل من

من همانم که به امید تو زنده است هنوز
دلخوشم لطف تو آخر بشود شامل من

باد میرقصد و بلبل به چمن خواننده
ای فدای قَدَمت این تَنِ نا قابل من

باغبانم ، همه جا بذر وفا کاشته ام
کاش وای کاش تو تنها بشوی حاصل من!
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #482
خدا کند که مرا ناگهان رها نکنی
بمان که قلب مرا از خودم جدا نکنی

من از نگاه حسودان شهر می ترسم
به اسم کوچکم اینجا مرا صدا نکنی

و من تو را به دلم قول داده ام لطفا
بمان که حرف مرا پیش دل دو تا نکنی

از این زمین فقط اینجا برای من امن است
به نام عشق در این شهر کودتا نکنی

گمان کنم که قراراست ما به هم برسیم
اگر معامله ای تازه با خدا نکنی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #483
من که دیگر نیستم حالا چه فرقی می‌کند؟
بی حضور یک نفر دنیا چه فرقی می‌کند؟

لا به لای ازدحام این همه بود و نبود
هستی‌ام با نیستی آیا چه فرقی می‌کند؟

با شما هستم شمایی که مرا نشنیده‌اید!
با شما خانم و یا آقا چه فرقی می‌کند؟

این‌که هر شب یک نفر از خویش خالی می‌شود
واقعاً در چشم آدم‌ها چه فرقی می‌کند؟

من به هر حال آمدم تا با تو باشم مهربانِ
واقعیٌت باش یا رویا چه فرقی می‌کند؟

واقعیت باش، رویا باش یا اصلاً نباش!
من که دیگر نیستم حالا چه فرقی می‌کند؟
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #484
ساز من هم مثل پاییزت چه غمگین میزند
امشب از روی ادب صد غمه سنگین میزند

بی تو اما سخت ناکوک است انگاری که او
درد من فهمیده که این میزند

ساز من تنها فقط باتو صدایش کوک بود
با تو دائم نغمه های شورو شیرین میزند

امشبم تو نیستی بازی گرفته ساز من
از همان اهنگهای سال دیرین میزند

یاد تو گر اید این چشمان من پرمیکشد
مطمئنم پل به روی بام وپرچین میزند

گر بداند پشت ان دیوار تو بنشسته ای
مثل فرهاد کوه را با تیشه شیرین میزند
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #485
ناز شصتت که مرا عاشق و شیدا کردی
قطره بودم که مرا در دل دریا کردی

گرچه مجنون شده ام در ره عشق تو ولی
تو به عشقت من دلداه که لیلا کردی

آنقدر چشم تو زیباست نبینم دگری
با همه خوشگلیت محو تماشا کردی

زندگی قبل توام زشت و کریه المنظر
آمدی زندگی ام وه که چه زیبا کردی

با تو این عشق عجب شعر قشنگی بشود
ذوق این شاعر بی ذوق شکوفا کردی

آنچه در توست عزیزم همه اش مهر وفاست
همه ی لاف زنان را تو چه رسوا کردی

همه ی زندگی ام قد قفس بود به من
تو شکستی قفس و هدیه یه مینا کردی

جان سپارم به ره عشق تو ای جان و دلم
بوسه را از لب خود حکم به فتوا کردی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #486
دنیا بدون عشق که دنیا نمی شود
دل بی نگاه یار که شیدا نمی شود

تا آخرین نفس بنویسم برای عشق
اوصاف آن میان غزل جا نمی شود

آنقدر عشق در تن من ریشه کرد تا_
شد او شبیه سرو و قدش تا... نمی شود

دل را به عشق بسته ام و عشق را به دل
دیگر زِ بند بند دلم وا نمی شود

شیرین تر از عسل شده در کام تلخی اش
مانند عشق نیست و پیدا نمی شود..
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #487
عاشقم من عطش جان تو را میخواهم
بوسه از آن لب و دندان تو را میخواهم

به چه دردم بخورد ماه که در بالا هست
من فقط صورت تابان تو را میخواهم

تو بگیرازدل من حال پریشانی من
در عوض موی پریشان تو را میخواهم

باده یا درد به مستی نرساند ما را
من فقط آن لب مستان تو را میخواهم

جانم آماده قربانی اندر ره توست
چشمک ناز تو فرمان تو را میخواهم

جان من یخ زده از درد و غم تنهایی
جان به قربان تو دستان تو را میخواهم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #488
واژه واژه این غزل را غرق مهرت میکنم
دین و دنیای منی قصد سجودت میکنم

هستی و جانم تویی ، ای مظهر آرامشم
گاه گاهی بی جهت فکر نبودت میکنم

حرفی از رفتن مزن،جانم فدایت ای صنم
زندگی بی برم را نذر چشمت میکنم

عمر من،ای تو دلیل زندگی و هست من
بیت بیت شعر را مشحون بودت میکنم

شاعرم،اهل دلم،از عشق تو بنوشته ام
این غزل را سنگ فرش زیر پایت میکنم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #489
در کنار بی قراری ها تحمل لازم است
در نبودت بی گمان حس تغزل لازم است

«پیچش یلدای گیسوی تو» ثابت کرده است
بر خلاف فلسفه «دور و تسلسل» لازم است

گیسوانت را پریشان کن به روی چهره ات
بین ماه و ابرها گاهی تداخل لازم است

خنده ات مضمون نو دارد ولی کمتر بخند؛
بین مضمون سازی و صرفش تعادل لازم است

ساده ترکم میکنی؛درچشمهایم خیره شو
توی بعضی کارها گاهی تعلل لازم است
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #490
با دلـــــم بازی نکن سر بر بیابان مــیزنم
از غمت با دفتر ازدل،حرف هذیان میزنم

تو خیالت راه و آن چاهی نباشد رفته ام
از نگاهت طعنه ای بر بادو طوفان میزنم

میروم ای عشق فکرش را نکن دیوانه ام
گرچه این دیوانه را هم نرخ ارزان مــیزنم

گرچه آن میخانه هاراساختی بادست خود
جـــام نابـــی از برا وی یاد مــردان مــیزنم

آخرش هــم میبری دل با نگـــاهی دل ربا
آخرش بی چتر بر پهنای بـــاران مـــیزنم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
2,614
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
9,278
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
11,602
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
860

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا