مشاعره مشاعره‌ی واژه نما

Ariamehr · 29/6/19

باشد
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی می‌گفت
حافظ ار م**س.ت بود جای شکایت باشد

Minaa · 29/6/19

م**س.ت
من گه لب وی بوسم وی گه لب می
من م**س.ت ز وی باشم و وی م**س.ت ز می

Ariamehr · 29/6/19

باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم

Minaa · 29/6/19

شهریار
شهریارا بی حبیب نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میرود تنها چرا

Ariamehr · 29/6/19

سفر
دلتنگ توام جانا هردم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی

Minaa · 29/6/19

با
عشق یعنی بی گلایه لب فرو بستن سکوت
دلخوش از اینکه شبی با او قراری داشتی

Ariamehr · 29/6/19

عشق
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست

.:|Reihane|:. · 29/6/19

Ariamehr گفت
عشق
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست

عاشق
این طرف مشتی صدف انجا کمی گل ریخته
موج ماهی های عاشق را به دریا ریخته

SHIRIN.SH · 30/6/19

.Reihane. گفت
عاشق
این طرف مشتی صدف انجا کمی گل ریخته
موج ماهی های عاشق را به دریا ریخته

موج
طعنه بر طوفان مزن ایراد بر دریا مگیر
عاشق ساحل شدن موج را دیوانه کرد

Setayesh-B · 30/6/19

دریا
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
وندرین کار دل خویش به دریا فکنم