متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره‌ی نوروزی مشاعره‌ی نوروزی | 1403

  • نویسنده موضوع ANAM CARA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 132
  • بازدیدها 4,339
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • #121
مرا اسیر چشمان خود کردی
ای زندان‌بان، اسیری از آن من نبود
 
امضا : .Mobina.

Taban_Art

نویسنده افتخاری
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,516
پسندها
16,394
امتیازها
39,073
مدال‌ها
39
  • #122
مرا اسیر چشمان خود کردی
ای زندان‌بان، اسیری از آن من نبود
در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
 
امضا : Taban_Art

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,524
پسندها
20,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #123
در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
دیدی ای دل که غم عشق دگ بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
 

Taban_Art

نویسنده افتخاری
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,516
پسندها
16,394
امتیازها
39,073
مدال‌ها
39
  • #124
دیدی ای دل که غم عشق دگ بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمی‌ارزد
 
امضا : Taban_Art
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,524
پسندها
20,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #125
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمی‌ارزد
در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
 
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Taban_Art

نویسنده افتخاری
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,516
پسندها
16,394
امتیازها
39,073
مدال‌ها
39
  • #126
در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود
تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود
 
امضا : Taban_Art

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,524
پسندها
20,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #127
دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود
تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود
در شبی پرستاره وآرام دختری در عذاب میمیرد
دختری در عذاب تنهایی غرق در التهاب میمیرد
 
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Taban_Art

نویسنده افتخاری
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,516
پسندها
16,394
امتیازها
39,073
مدال‌ها
39
  • #128
در شبی پرستاره وآرام دختری در عذاب میمیرد
دختری در عذاب تنهایی غرق در التهاب میمیرد
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
 
امضا : Taban_Art
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #129
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم این درد را دوا کن
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] .Mobina.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • #130
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم این درد را دوا کن
نمی‌دانم مگر او که بود که رفت؟
بعد وی جهانم رفت و دگر برنگشت
 
امضا : .Mobina.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا