- ارسالیها
- 3,522
- پسندها
- 17,750
- امتیازها
- 71,673
- مدالها
- 101
مرگ(دل)
بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی
جز زهر غم نریخت شرابی به جام من
چو چشم ابن حسام از نظر به مرگ ببندند
به چشم دل نگران همچنان به سوی تو باشم
مرگ(دل)
بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی
جز زهر غم نریخت شرابی به جام من
تابوت(مرگ)
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
موج(گوهر)
گوهر مهر، در خزینه توست
موج دریا، درون سینه توست
شورموج
من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
وقتی به سوی تو دویدم تو چه کردی
زلفموج
رویت دریای حسن و لعلت مرجان
زلفت عنبر صدف دهان در دندان
ابرو کشتی و چین پیشانی موج
گرداب بلا غبغب و چشمت طوفان
تابزلف
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
مراتاب
روی تو اختر سعد است و مرا از طالع
روی آن نیست که تابنده شود اختر ما