- ارسالیها
- 3,522
- پسندها
- 17,750
- امتیازها
- 71,673
- مدالها
- 101
قلببا من که به دیدار تو مشتاقم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
چشمان تو قلب دل شکستند
رو غمزه که حاجت کمک نیست
قلببا من که به دیدار تو مشتاقم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیبصبا
صبا از راه وفا
برو در کرببلا
بگو با اکبر من
چه شد آن عهد و وفا
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفتقلب
چشمان تو قلب دل شکستند
رو غمزه که حاجت کمک نیست
جمالجز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را
گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروشجمال
تسلی دل عاشق به جز جمال تو نیست
جمال خویش برو جلوه ده تسلی را
می خلد در دیده من خار مژگانت چو تیرگر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم مژگان را
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
من
حاجتشمعي به پيش روي تو گفتم كه بركنم
حاجت به شمع نيست كه مهتاب خوشتراست
شمع