- ارسالیها
- 288
- پسندها
- 6,907
- امتیازها
- 21,583
- مدالها
- 19
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- گرگ یا میش؟
- نام نویسنده:
- آریانه.م
- ژانر رمان:
- #اجتماعی #درام #عاشقانه
کد رمان: 4121
ناظر:
ℛℴℎ
سطح: برگزیده، رتبه سوم تراژدی
![AF74E044-DA65-4CA1-B6BB-60DE9873B0C2.jpeg AF74E044-DA65-4CA1-B6BB-60DE9873B0C2.jpeg](https://forum.1roman.ir/data/attachments/5055/5055035-2ae351838b0b1a0acd42527b8af840ca.jpg)
خلاصه:
((گرگ، گرگ میزاید و گوسفند، گوسفند؛ اما این انسان است که گاه گرگ میزاید و گاه گوسفند))
آش نخورده دهان فاطمه را میسوزاند و زندگیاش را به انهدام میکشد. دوست خنجر در دست میگیرد و غریبهی گناهکار نزدیکتر از جان برایش میشود.
بیگانهی تبهکار مرهمی بر روی زخمهای وجودش میشود، وقت بیپناهی پناه و چون کوه در پشتش میایستد و به هنگام سختیها یاریش میکند.
لیکن این روایت فقط درخصوص مشقتهای که فاطمه متحمل میشود نوشته...
ناظر:
![روناهی](/data/avatars/s/4/4068.jpg?1737449719)
سطح: برگزیده، رتبه سوم تراژدی
![AF74E044-DA65-4CA1-B6BB-60DE9873B0C2.jpeg AF74E044-DA65-4CA1-B6BB-60DE9873B0C2.jpeg](https://forum.1roman.ir/data/attachments/5055/5055035-2ae351838b0b1a0acd42527b8af840ca.jpg)
خلاصه:
((گرگ، گرگ میزاید و گوسفند، گوسفند؛ اما این انسان است که گاه گرگ میزاید و گاه گوسفند))
آش نخورده دهان فاطمه را میسوزاند و زندگیاش را به انهدام میکشد. دوست خنجر در دست میگیرد و غریبهی گناهکار نزدیکتر از جان برایش میشود.
بیگانهی تبهکار مرهمی بر روی زخمهای وجودش میشود، وقت بیپناهی پناه و چون کوه در پشتش میایستد و به هنگام سختیها یاریش میکند.
لیکن این روایت فقط درخصوص مشقتهای که فاطمه متحمل میشود نوشته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر