- تاریخ ثبتنام
- 9/6/20
- ارسالیها
- 373
- پسندها
- 5,421
- امتیازها
- 21,773
- مدالها
- 13
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #271
شهرزاد با دیدن چهرهی پریشان برادرش، به سمت اسلحهاش قدم نهاد. شکیب بیتوجه به درد شکمش ایستاد و به سمتش دوید. شهرزاد با شنیدن صدای پایش قدم به سمت اسلحهاش تند کرد؛ که شکیب خودش را به سوی شهرزاد پرت کرد و بر زمین خواباندش. شهرزاد برای خلاص شدن از او با آرنجش به صورتش کوفت. شکیب رهایش نکرد و دستش را گرفت و پیچاند، که صدای فریادش به هوا برخاست. سپس همانطور که دستش را پیچانده بود، از روی زمین بلندش کرد، به پشت پایش کوبید که شهرزاد به زانو بر زمین افتاد. شکیب دستش را رها کرد و با پایش به پهلویش کوفت. شهرزاد از درد نفسش بند آمد. بر زمین افتاد که شکیب دوباره به پهلویش کوفت. شهرزاد متوجه شد برادرش از روی کینه میزند. اصلاً هم به ذهنش خطور نمیکرد که چرا اینچنین وحشیانه او را میزند. شکیب از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.