نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #861
♥️ﭼﺸﻤﻢ ﺯ ﻏﻤﺖ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﻋﻘﻴﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﻔﺖ

♥️ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﮔﻞ ﺯ ﺭﺍﺯﻡ ﺑﺸﮑﻔﺖ

♥️ﺭﺍﺯﯼ، ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺯ ﺟﺎﻥ ﻫﻤﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﻬﻔﺖ

♥️ﺍﺷﮑﻢ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﺑﮕﻔﺖ....


#رودکی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #862
اشعار شهریار عاشقانه
«« آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس»»
«« آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس »»
«« گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی»»
«« آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس »»
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #863
جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست
جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست

مدام آتش شوق تو در درون منست
چنانکه یکدم از آن آتشم رهائی نیست

وفا نمودن و برگشتن و جفا کردن
طریق یاری و آئین دل ربائی نیست

عبید زاکانی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #864
چه بود هستی فانی که نثار تو کنم؟
این زر قلب چه باشد که به کار تو کنم؟

آنقدر باش که خالی کنم از گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم

صائب تبریزی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #865
ای دیدن تو حیات جانم
نادیدنت آفت روانم

تا گوش همی شنید نامت
جز نام تو نیست بر زبانم

سنایی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #866
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط
باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط

عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث
ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط

دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا
سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط

اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد
جان که دادم در هوای او غلط کردم ، غلط

وحشی بافقی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #867
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که می‌گفتم: علاج این دل بیمار می‌باید

بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمی‌بایست زنجیری، ولی این بار می‌باید

شیخ بهایی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

.:|Reihane|:.

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
822
پسندها
7,431
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
  • #868
.|شعر سنگ قبر سهراب سپهری.|

به سراغ من اگر می‌آیید،

پشت هیچستانم.


پشت هیچستان جایی است

پشت هیچستان رگ‌های هوا پر قاصدهایی است

که خبر می‌آرند، از گل وا شده دورترین بوته خاک...


آدم اینجا تنهاست

و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است.


به سراغ من اگر می‌آیید،

نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد

چینی نازک تنهایی من.


 
امضا : .:|Reihane|:.

.:|Reihane|:.

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
822
پسندها
7,431
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
  • #869
.|شعر سنگ قبر پروین اعتصامی.|

ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﯿﻬﺶ ﺑﺎﻟﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﺍﺧﺘﺮ ﭼﺮﺥ ﺍﺩﺏ، ﭘﺮﻭﯾﻦ ﺍﺳﺖ

ﮔﺮ ﭼﻪ ﺟﺰ ﺗﻠﺨﯽ ﺯ ﺍﯾﺎﻡ ﻧﺪﯾﺪ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﺳﺨﻨﺶ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ

ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭ، ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺳﺎﺋﻞ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﻭ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺯ ﻭﯼ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪ
ﺩﻝ ﺑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﻟﯽ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﺑﯿﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺑﺴﺘﺮ ﻭ ﻋﺒﺮﺕ ﮔﯿﺮﺩ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺯ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺑﺮﺳﯽ
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﺴﺘﯽ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ

ﺁﺩﻣﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ
ﭼﻮﻥ ﺑﺪﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺭﺳﺪ، ﻣﺴﮑﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﺍﻧﺪﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻗﻀﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﺪ
ﭼﺎﺭﻩ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺗﻤﮑﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﺯﺍﺩﻥ ﻭ ﮐﺸﺘﻦ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻥ
ﺩﻫﺮ ﺭﺍ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﻩ ﺩﯾﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ

ﺧﺮﻡ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻨﺖ ﮔﺎﻩ
ﺧﺎﻃﺮﯼ ﺭﺍ ﺳﺒﺐ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﺍﺳﺖ
 
امضا : .:|Reihane|:.

.:|Reihane|:.

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
822
پسندها
7,431
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
  • #870
.|شعر سنگ قبر فروغ فرحزاد.|

من از نهایت شب حرف می‌زنم

من از نهایت تاریکی

و از نهایت شب حرف می‌زنم

اگر به خانه من آمدی برای من

ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه


که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
 
امضا : .:|Reihane|:.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا