متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • #301
سلام درخواست جلد دلنوشته ام دارم دوستان..
《به‌نام‌ خدای‌ مهربان و یکتا》
نام دلنوشته: شب‌های بدون خواب
نام نویسنده: ملیکا دانایی
مقدمه:
و بازم، یک شب دیگه که خواب، به دو‌ چشم‌هایم نمی‌آید.
آری!
امشب‌ هم مثل شب های دیگه..
سرد..
از محبت..
دور از عشق و خانواده..
واقعاً چرا؟
گناه من غیر از عاشقی چیز دیگر نبود!
من فقط محکوم به آن چشم های سیاه‌ شده بودم.
مگر می‌شود؟
....
ازت گله‌گی دارم خدا
دلم آغوش تو را می‌خواهد!
دلم می‌خواهد امشب چشم‌هایم گرم خواب شود، فردایی نباشد.
دلم آن خانه کوچیک؛ که اسمش رعشه در جان انسان می‌اندازه رو می‌خواد.
آری درست فهمیده‌ای، آن خانه اسمش قبر است.
خانهِ‌ی ابدی ما.
آن خانه‌ای که هیچ کس دوستش نداره.
ولی من بدجوری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aby_ZM

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,815
پسندها
9,043
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • #302
سلام خسته نباشید در خواست جلد برای دلنوشتمون رو داشتم

نام دلنوشته: کهکشان
نویسنده‌ها: بانوی مرگ و PARADISE
مقدمه:
کهکشان حس‌های مختلف
درون مرا تشکیل دادند؛
غم، شادی، عشق و...
همگی یک رنگ در کهکشان زندگی‌ام هستند.


b2a36c3a2e819f37f376780d85743063.jpg
 

پیوست‌ها

  • b2a36c3a2e819f37f376780d85743063.jpg
    b2a36c3a2e819f37f376780d85743063.jpg
    153.6 کیلوبایت · بازدیدها 1
امضا : Aby_ZM
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aniros

Imfwtmee

رفیق جدید انجمن
سطح
11
 
ارسالی‌ها
80
پسندها
6,017
امتیازها
20,578
مدال‌ها
9
  • #303
درخواست جلد دارم برای رمانم!

نام رمان : آتریا
نام نویسنده : فاطمه محسن پور
ژانر : عاشقانه_طنز
لینک رمان:در حال تایپ - رمان آتریا | Imfwtmee کاربر انجمن یک رمان
نام کاربری
Imfwtmee Imfwtmee
خلاصه :تقدیر...کلمه ساده‌اییه ولی فقط کسایی که بازیچه دستش شدن می‌فهمن چقدر پر مسماست، کسایی مثل خاندان تمدن و پارسا که دست تقدیر پیوند بینشون و از بین برد، پیوندی که از زره فولاد هم محکم‌تر بود، در یک چشم بهم زدن از بین رفت. گذشت و گذشت... بیست سال گذشت، همه فراموش شده بودن، همه فراموش کرده بودن اما... تقدیره دیگه، چه میشه کرد؟ بازیش گرفته بود مثل اینکه قرار نبود دست از سر این دو خانواده برداره، می‌خواست دوباره پیوند بزنه رابطه‌ها رو،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

آقای مبهم

نو ورود
سطح
9
 
ارسالی‌ها
61
پسندها
2,058
امتیازها
11,323
مدال‌ها
9
  • #304
دلنوشته جیغ گمشده
آقای مبهم
عکس مدنظرمه
 

SARA_HEYDARYAN

کاربر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
465
پسندها
27,755
امتیازها
44,673
مدال‌ها
19
سن
18
  • #305
رمان مهلکه تروریست
یه چیزی تو این مایه ها
شلیک-در-لاهیجان.jpg
 
آخرین ویرایش

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #306
سلام، سپیده استیری هستم، اومدم برای جلد رمانم درخواست بدم :)
نام رمان: زندگی بعد از او
نام نویسنده: سپیده استیری
ژانر: #اجتماعی #عاشقانه
خلاصه:
دختری به نام لیلی که در نیویورک همراه با خانواده‌اش زندگی می‌کند به دلیل مرگ ناگهانی مادر خانواده شوک بدی به آن‌ها وارد می‌شود و همه سعی می‌کنند که به زندگی عادی خود برگردند ولی اتفاق‌هایی می‌افتد که این کار را برایشان دشوارتر می‌کند.
خودم چند نمونه عکس مد نظرم دارم برای جلد.
 
امضا : Sea-Girl

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • #307
درخواست جلد برای رمانم رو دارم^_^
کد رمان: 3579
ناظر: mah~ mah~

نام رمان: ابهام
نویسنده: مه‌دخت جاوید
ژانر: #عاشقانه #جنایی
خلاصه: کلاف زندگی حنانه با گم شدن ناگهانی خواهر کوچکش، به طور پیچیده‌ای درهم گره می‌خورد. در حالی که حنانه در این اتفاق به طرز غیر منطقی مقصر شناخته می‌شود و علناً بار بی‌توجهی و غضب پدر و مادرش را هم به دوش می‌کشد.
این اتفاق، در پی خود حادثه‌ها و شاید هم فاجعه‌هایی در پی دارد که گریبان حنای آرام را گرفته و به این زودی‌ها، قصد رها کردنش را ندارد.​
در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

bahareh.s

معلم انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • #308
درخواست جلد رمان درحال ترجمه رقصنده آب
رمان: The water dancer
نام ترجمه شده: رقصنده‌ی آب
نویسنده: Ta-Nehisi Coates
مترجم: bahareh.s
ژانر: تخیلی، تاریخی
خلاصه: هیرام واکر در دوران آنتلبوم جنوبی در بردگی در مزارع رو به کاهش توتون در ویرجینیا به نام لاک لس به بردگی متولد شد. او پسر نژاد مختلط صاحب یک پدر سفید و یک مادر سیاه است. هیرام در زمان جوانی توسط پدرش فروخته‌‌شد به جامعه محلی که از بردگان ("وظیفه") تشکیل شده است. او مجبور است در آن زمین‌ها بردگی کند تا اینجای داستان همه چیز کسل‌کننده و خسته‌کننده از نظر هیرام می‌آید. او حافظه‌ی تصویرسازی فوق‌العاده‌ای دارد ولی یادآوری مادرش برایش خیلی سخت است؛ با این حال، یک بار هنگامی که هیرام در حال عبور از روی یک پل است، ناگهان تصویری از رقصیدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : bahareh.s

ᴹᴬᴴᴵᴸᴬ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
33
پسندها
328
امتیازها
1,690
  • #309
درخواست جلد
عکس رو برای طراح می‌فرستم
 

سارا مرتضوی

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
7,530
امتیازها
26,673
مدال‌ها
14
سن
33
  • محروم
  • #310
درخواست جلد برای رمان

نام رمان: رویای بزرگم

نویسنده: سارا مرتضوی
سارا مرتضوی saramortazavi


ژانر: عاشقانه اجتماعی رئال_جادویی

خلاصه:
داستان حول زندگی دختری از ابتدای تولد تا میانسالی است که در سرش آرزوهای بزرگ دارد و برای خود اهدافی قرار داده است اما روزگار آن‌گونه که دوست دارد پیش نمی‌رود و موانعی برایش پیش می‌آید که به دنبال راه حل‌های گوناگون آن‌ها را باید حل کند. او برای حل مشکلاتش دست به گریبان کتاب‌ها می‌شود. در این مسیر زندگی احساسی و عاشقانه او هم درگیر می‌شود و او بدنبال بهترین انتخاب‌ها می‌رود.
رمان در حال تایپ است و هنوز به قسمتهای جذاب‌تر نرسیده است .قسمت‌هایی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : سارا مرتضوی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا