متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

متوسط مجموعه دلنوشته‌‌های شب‌ های بدون خواب | Melikadanayii09 کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Melikadanayii09
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 45
  • بازدیدها 2,410
  • کاربران تگ شده هیچ

بنظرت دلنوشته چه طور بود؟


  • مجموع رای دهندگان
    8

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #41
شرمنده‌ام جوانی، تو آرزو‌هایی داشتی، هدف‌هایی داشتی، دوست داشتی از ته دل بخندی!..
شرمنده‌ام که نتونستم خواسته‌ات رو برآورده کنم.. شرمنده که دست تلخ روزگار تورا پیر کرد..
شرمنده واسه قلب له شدت، شرمنده واسه اون همه آرزویی که داشتی ولی نشد که بشه..
خیلی تلاش کردم باور کن، اما نشد، نشد که توهم مثل بقیه خوشبخت بشی، نشد..
شاید می‌شد ولی یک اشتباه من باعث نابودی شد، شرمنده که باعث شدم این همه زجر بکشی، شرمنده که دیگه از تهه دلت نمی‌خندی، شرمنده که دیگه هیچ‌چیز خوشحالت نمیکنه،
شرمنده که همه فکر میکنن دیونه شدی، می‌دونستی تمام این کلمه به کلمه هارو با اشک تایپ میکنم، چون واقعا شرمنده ام
 

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #42
چه بخندی، چه نخندی می‌گذرد…
چه بمانی چه نمانی می‌گذرد…
چه شب باشد و چه روز باشد می‌‌گذرد…
روز روشن باشد و شب سیاه می‌گذرد…
پس بخند تا خوش بگذرد…
 

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #43
شب‎ها بدجوری قلبم از دوری‎ت بی‎قراری می‎کنه یارمان..
دلم هوای دست‎های گرمت رو کرده یار زیبای من....
پریشان شده‎ام از دوری این یار بی‎وفا....
 
آخرین ویرایش

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #44
مجنونِ‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎من، یارمانِ‎‎‎‎‎‎‎‎من بمان در کنار قلبم که ماندنت زیباست..
در عمق چشمانت دنیاست زیبا..
در دستانت گرمای حس می‎‎‎‎‎‎‎شود، گرم‎‎‎‎‎‎‎‎‎تر از خورشید..
دوستت دارم عشق چشم مشکیه من..
 

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #45
گاهی با خود می‎‎‎‎‎‎‎گویی از این بدتر نمی‎‎‎‎‎‎‎شود.. .
گاهی هم برعکس، آنقدری خوش‎‎‎‎‎‎‎‎حالی که غمت را به یاد نمی‎‎‎‎‎‎‎‎آری.. .
اماّ بیا کاری کنیم که در موقعه‎‎‎‎‎‎‎ی غم، یاهمون شادی.. .
جوری نباشد که دیروزمان را فراموش نکنیم.. .
 

Melikadanayii09

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
2,225
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #46
گاهی با خود می‎‎‎‎‎‎‎گویی از این بدتر نمی‎‎‎‎‎‎‎شود.. .
گاهی هم برعکس، آنقدری خوش‎‎‎‎‎‎‎‎حالی که غمت را به یاد نمی‎‎‎‎‎‎‎‎آری.. .
اماّ بیا کاری کنیم که در موقعه‎‎‎‎‎‎‎ی غم، یاهمون شادی.. .
جوری نباشد که دیروزمان را فراموش نکنیم.. .
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا