متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

mahtb

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,111
سلام دنبال یه رمانم که دختره مجبور میشه پرستار یه خانم بشه بعد نوه خانمه شایدم پسرش که پلیس بود به دلایلی با دختره عقد میکنه
سلام رمان مرد خود خواه من از صبا حسینی رو چک کنید
 

مهسا83

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
7
امتیازها
3
  • #1,112
سلام یک رمان بود که زیاد یادم نمیاد دختره توی هتل کار می کنه بعد با پسره رابطه برقرار می کنه بعد از رابطه پسره ولش می کنه و فقط یک صحنه از رمان یادمه که با ماشین جلوی دختره رو با دوستاش میگیره اسمش چیه ؟
 

مهسا83

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
7
امتیازها
3
  • #1,113
سلام یک رمان بود که زیاد یادم نمیاد دختره توی هتل کار می کنه بعد با پسره رابطه برقرار می کنه بعد از رابطه پسره ولش می کنه و فقط یک صحنه از رمان یادمه که با ماشین جلوی دختره رو با دوستاش میگیره اسمش چیه ؟
یه جاشم یادمه که دختره پول نداشت که برگرده خونه
 

pouneh

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
11,555
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
18
  • #1,114
سلام چند تا رمان معرفی میکنید که دختره قوی باشه و خیلی احساساتی و اینا نباشه که هی دختره گریه کنه
سلام
خانه‌ی من، زندگی خصوصی
 
امضا : pouneh

♡ŠŤÂ♡

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
16
پسندها
41
امتیازها
40
  • #1,115
ببخشید خواستم بپرسم
میشه یک رمان خوب معرفی کنید که ارزش خواندن را داشته باشد
 

زینب ۸۴

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,116
سلام . رمان راجب دختریه که مادرش والیبالیست حرفه ای و عضو تیم ملیه پدر دختره واسه اینکه مادرش به مسابقات نره اونو حامله میکنه و حاصلش به دنیا اومدن این دختره هس و برا همین پدر و مادرش اونو زیاد دوس ندارن و بهش اهمیت نمیدن . یه روز یه پسری واسه انتقام وارد زندگی دختره میشه و اونو عاشق خودش میکنه و بعد ولش میکنه
 

زینب ۸۴

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,117

Narges.M

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
مدال‌ها
1
  • #1,119
سلام
من پارسال یه رمانی خوندم در مورد یه دختری بود که از شوهرش جدا شده بود برادر و زن برادرش مرده بودن و اونم از دخترشون مواظبت می کرد اسم دختر بچه رو یادم نیست ولی ماشا صداش می کرد بعد طی اتفاقاتی دوباره شوهر سابقشو میبینه. بعدشم فکر کنم صاحبخونش از خونش بیرونش می کنه یاچیزه دیگه میره و خونه شوهر سابقش زندگی می کنه و دوباره بهش علاقه مند می شه آخراش می فهمه که شوهرش از بعد طلاقشون همش مواظبش بوده. یه جاییش هم بود که دختره با برادر زادش که ماشا صداش می زد میرن پارک بچه هم گم میشه. آهان یه جای دیگه هم بود که پدر شوهرش گفت حالا که تو اون زندگی می کنی باید صیغه پسر من بشی اونم دوباره صیغه شوهرش میشه.
 

M A H D I S

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
20
 
ارسالی‌ها
611
پسندها
8,972
امتیازها
24,973
مدال‌ها
37
سن
23
  • مدیر
  • #1,120
سلام دنبال یک رمان میگردم که پسره پولدار بود و مغرور و رئیس شرکت بود و پدرش مجبورش میکنه بره منطقه پایین شهر یعنی روز زوج مثلا فکر کنم پولدار بود و روز فرد فقیر بعد همسایه یه دختر میشه و باهاش ازدواج میکنه
سلام، خلاصه شبیه به رمان زن کمانگیره
 
امضا : M A H D I S

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
67
عقب
بالا