مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

[Htuv]

سلام، خلاصه شبیه به رمان زن کمانگیره

سلام میشه خلاصه من در صفحه 108 رو هم بخونین لطفا واقعا کلافه شدماز بس دنبالش گشتم

 

[Htuv]

وای چه داستانی، من همه جور داستانی خوندم کلا خوره‌ی داستانم ولی اینو نخوندم. یکی رو می‌شناسم شاید اون بدونه. حالا می‌بینم

خودم اسم رمانو یادم اومد دسیسه بهشت
دانلودش کردگ میخوام دوباره بخونمش

 

[Strong]

ی رمانی بود... فکر کنم اسم پسره نیما بود
دختره هم ی چیزی تو مایه های طنین فکر کنممم
دختره و پسره فامیل بودن همه میخاستن ولی ی دختره پیداش میشه ک ب پسره میگه دوست دارم و سرطان دارم و پسره برا اینک دلشو نشکنه ی جندوقت عقدش میکنه فک کنم اسم دختره مهشاد بود؟!
بعدا اخرش بهم میرسن

 

[Zari2308]

ساام یه رمان تو همین یک رمان گذاشته شده، کامل نشده هنوز، داستان در مورد یه دکتر جنوبیه نویسنده اش هم میم پناه.
اسمش رو میخواستم و اینکه چطوری پیداش کنم؟؟ مرسی از راهنمایی هاتون

 

[M A H D I S]

ساام یه رمان تو همین یک رمان گذاشته شده، کامل نشده هنوز، داستان در مورد یه دکتر جنوبیه نویسنده اش هم میم پناه.
اسمش رو میخواستم و اینکه چطوری پیداش کنم؟؟ مرسی از راهنمایی هاتون

سلام، رمان، دختر‌ها همیشه مقصرند!
میم پناه

رتبه اول BNY | دخترها همیشه مقصرند! | مهسا پناهی (میم پناه) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان | Page 4

یاخیرالحافظین کد رمان: 5013 ناظر: @Kallinu سطح: ویژه، رتبه اول BNY، رتبه اول اجتماعی خلاصه: نجلا موسوی پزشک اورژانس بیمارستان "شِفا" تصور می‌کند که بعد از سال‌ها ناخدایی در یک دریای طوفانی، حال به ساحل آرامش خود رسیده است و می‌تواند بی‌توجه به پچ‌پچ‌های دیگران تنها در کافه بنشیند و کیک و...

forum.1roman.ir

لینک رمان

 

[گندم ۱۲۳]

سلام دنبال نام رمانی هستم که دختره قبلا با دوست داداشش دوست بوده ولی از همدیگه جدا میشن و بعد از اون میره خارج پیش دایی نادرش و اونجا با پسر داییش که استاد دانشگاه اون بوده عاشق هم میشن و ازدواج میکنن وقتی که حامله میشه پسر داییش دفتر خاطرات دختر را پیدا میکنه و بخاطر دوستیش با دوست داداشش طلاقش میده و نمیدونسته که حاملس

 

[royaabi71]

سلام رمان درباره دختر جوانی هست که وضع مالی خوبی نداره و تو خیابون به پیرمردی کمک میکنه ، پیرمرده اونو برای کار به رستوران پسرش میبره ، پسره موافق این قضیه نیست ولی بخاطر پدرش دختر رو مسئول خرید رستوران میکنه ، پسره قبلا ازدواج کرده و از ازدواجش ۳ تا بچه داره .
اسم رمان لطفا ؟؟؟

 

[Niya_88]

سلام
ی رمانی بود شخصیت داستان ی دوست که 4 سال از خودش بزرگ تر بوده داشته که اسمش هم باران بوده یعو غیب میشه بعد چند سال ی پسری میاد و خودشو پسر عموی باران معرفی میکنه این پسر و شخصیت اصلی عاشق هم میشن تا این که 2 تاشون رو گروگان میگیرن بعدش هم معلوم میشه پسره همون باران بوده که تغییر جنسیت داده، اسم پسره هم ی چیزی تو همون مایه های باران بود فقط چند تا حروف اضافه داشت ممنون میشم میدونید بگید

 

[♡ŠŤÂ♡]

سلام دنبال یک رمان میگردم که پسره پولدار بود و مغرور و رئیس شرکت بود و پدرش مجبورش میکنه بره منطقه پایین شهر یعنی روز زوج مثلا فکر کنم پولدار بود و روز فرد فقیر بعد همسایه یه دختر میشه و باهاش ازدواج میکنه

مرد بدلی هست اسم رمان

 

[fatemehsa]

سلام رمان درباره دختر جوانی هست که وضع مالی خوبی نداره و تو خیابون به پیرمردی کمک میکنه ، پیرمرده اونو برای کار به رستوران پسرش میبره ، پسره موافق این قضیه نیست ولی بخاطر پدرش دختر رو مسئول خرید رستوران میکنه ، پسره قبلا ازدواج کرده و از ازدواجش ۳ تا بچه داره .
اسم رمان لطفا ؟؟؟

زندگی خصوصی