متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Avat

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
42
پسندها
345
امتیازها
1,703
مدال‌ها
3
  • #1,211
سلام دنبال رمان با محوریت زامبی و ماجراجویی‌ام ممنون می‌شم اگه خوندید معرفی کنید.
 
امضا : Avat

ndjdkeldoxicj

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,212
سلام دنبال رمانی ک اسم شخصیتاش آروشا و ایمان هس ک آروشا بهش میگه استاد بسیجی بعد زن ایمان میشه
اسمش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,037
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • #1,213
سلام دوستان یه رمانی هست دختره در زمان سفر میکنه به گذشته میره باولیعهد ازدواج میکنه و ملکه میشه با دیو ها و شیطان میجنگه و در نهایت با کمک یه سیمرغ یا ققنوس یادم نیس پیروز میشه هر چی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد اگر میتونین کمک کنین واقعا رمان رمان قشنگی بود
سلام.
تیدا زاده‌ی نور یا تاریکی
 
امضا : Narges Movahedi

zemestan

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,215
سلام دوستان چند سال پیش این رمان خوندم ولی اسمش یادم رفته شخصیت اصلی پسر بود که یک خواهر کوچیکه و یک بردار بزرگتر از خودش داشتم برادر یک مشکلی پیش میاد برای میفته زندان خواهرم که بیماری کلیوی داشته تو بیمارستان .
یک خانم میانسالی این پسر میبینه که شبیه عشق اولش بوده بهش پیشنهاد میده به خواهر و برادرش کمک می‌کنه ولی اونم باید به خونش بیاد که بعد پسره تو خونه زندانی می‌کنه. ا
 

مهسا ذ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
66
امتیازها
103
  • #1,216
سلام دنبال رمانی ک اسم شخصیتاش آروشا و ایمان هس ک آروشا بهش میگه استاد بسیجی بعد صیغه ایمان میشه
اسمش
رمان لحظه ولی من که خوندمش ۱۸۲ صفحه است و کامل نیست
 

مهسا ذ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
66
امتیازها
103
  • #1,217
سلام یه رمان هست ژانر پلیسی داره
واینجوری شروع میشه که برای بار صدم لب تاپ و به دیوار زدم
یه دختره که برنامه نویسی میکنه یه برنامه میسازه که برای امتحانش به سایت سازمان اطلاعات میره توی شمال دختره و دستگیر میکنن و برای امنیتش پیش یه سرگرد که خیلی مذهبی هستش میمونه و طبقه بالای خونه اونا ساکن میشه این سرگرد هم یه زن داداش داشت که بهش چشم داشت ، یه برادر داره و با پدرش اصلا رابطه خوبی نداره یه دوست داره به نام دانیال که با بهترین دوستش بهش نامردی میکنن ، یه اسم خاصی هم داشت دختره ، بهش میگن که باباش تو بیمارستانه میره اونجا و موقع برگشت به خونه درست زمانی که سرگرد بهش اعتراف عاشقی میکنه دختره رو میدزدن ممنون میشم راهنمایی کنید
 

sarajon

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,218

زاغک

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,219
سلام ،میشه لطفاً کمک بکنید من ۱۵ سال پیش رمانی خوندم که تقریبا از روی فیلم هندی با من دوست میشی نوشته شده بود. ۳ دوست خانوادگی بودن که پسره رفت خارج از کشور و از دخترا خواست که نامه برای هم بنویسند ، یکی از دخترا به نوشتن ادامه داد و عاشق پسره بود و اون یکی دختر به کل پسر رو فراموش کرد ،اما وقتی پسره برگشت اونی که فراموش کرده بود رو برای پسره در نظر گرفتن برای ازدواج و اون دختری که عاشق پسره بود سکوت کرد و....( کسی هست که اسم این رمان رو بدونه ؟)
 
آخرین ویرایش

Azar@

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,220
سلام دنبال یه رمانم که دختره تومشهد دفترپیشخوان دولت داره بایستی به اسم مهران که دوست برادر ناتنیشه آشنا میشه بعد نقش نامزدش بازی میکنه
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
عقب
بالا