متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Maryam.jas

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,391
سلام . من دنبال این رمانی هستم که دختر و پسره عاشق هم بودن ولی خواهره نقشه میچینه و با پسره ازدواج میکنه پسر و دختر هم عاشق هم میمونن و خواهره حتی خودکشی هم میکنه و...
 

Hjocj

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,392
سلام به همگی
چند سال پیش یه رمانی خوندم دختره عاشق پسری به نام امیرحسین اگه اشتباه نکنم هست بعد پسره بهش اهمیتی نمیده بعد دختره آشپزی خونده میره ترکیه تومسابقه آشپزی شرکت میکنه و...
میشه لطفا بگید اسمش چیه خیلی دنبالش گشتم کلی پیداش نکردم.
 

zibaaaam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,393
رمان ظرفیت تکمیل رو چک کنید.
سلام میشه رمان با موضوع اینکه پسره قیمه دختره هست رو بهم معرفی کنید
یا اینکه پدر ناتنیش هست
 

Fatemeh_2006

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
27
امتیازها
40
  • #1,394
رمانی ک اسم پسره آبان بود و با دختر عمه اش ازدواج کرد و ب دلیل شکاک بودن آبان همسرش اونو چهار سال ترک کرد و بعد چهارسال اتفاقی از طریق پسر عموی آبان همسرش رو میبینه
میشه لطفا اگر اسمش رو پیدا کردی بهم بگی
 

زارا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,395
رمانی بود که اسم پسره ایمان بود با دختره تو یه ساختمون بودن دختره با خواهر ایمان رفیق بودن فک کنم اسمش ایدا بود
ایمان هم پلیس بود
اولش از هم بدشون میومد
 
آخرین ویرایش

sara000a

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,396
سلام ی رمانی قبلا خوندم اسم شخصیت هاشم یادم نیست دو تا خواهر دوقلو بود که پدرمادرشون نظامی بود خودشون پیش اونا کار میکردن میرن دانشگاه و با یکی از استادا لج میکننو...
 

شراره هاشم هواس

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,397
سلام من رمانی سال های پیش خوندم درباره دختری که پدرش به نظرم امریکای هستش و مادرش ایرانیه در کودکی مادرش میمیره و بزرگ شد پدرش قبل مرگش به دخترش میگه ایران برو و دنبال خانواده مادرت بگرد دختر هم به حرف پدرش گوش کرد رفت ایران در هواپیما با یک خواهر برادری دوقلو آشنا میشه اسماشون یادم نمیاد مهم در تهران یک اتاق توی هتل برای خودش میگیره بعد چند روز میتونه آدرس خانواده مادرش پیدا بکنه و میفهمه پدر مادرش راضی نبوده دخترش با یک مرد خارجی ازدواج کنه پسر داییش عاشق دختره میشه پسر دایی رشته زبان انگلیسی خوانده و یک پسر شوخ و مهربونی هستش و دختر عاشق پسر خالش میشه آخرش هم با پسر خالش ازدواج میکنه بعدا میفهمه پدربزرگش داییش میشه بنظرم یه خورده پیچیده بود رمان اگر کسی این رمان خونده لطفا اسمش برام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

arezoorezaei77

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,398
سلام من دنبال یه رمان میگردم که دختر عاشق معلم فیزیک میشه و با اجبار باهاش ازدواج میکنه در حالی که پسر زن صیغه ای داره که بچه دار نمیشه دختر متوجه این موضوع میشه و در حالی که بارداره فرار میکنه وبه آمریکا میره اونجا عکاسی میخونه و چند سال بعد به ایران برمیگرده و با پسره ازدواج میکنه
 

Liannaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,399
سلام دوستان یه رمانی بود در مورر یه دختر بود به اسم ساتیا که تو تیمارستان کار میکرد و دانشجو بودش و پرستار یه پسر عجیب و غریب به اسم سورن میشه که آدم های که پرستار سورن بودن عاشقش میشدن و واسه همین اخراج میشدن و ساتیا میاد پرستار سورن میشه
اسم این رمان رو یادم نمیاد
 
آخرین ویرایش

زری جون

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,400
سلام من دنبال رمانی میگردم خیلی وقت پیش خوندم. براساس واقعیت بود که روانشناس خودشخصیت اصلی داستان این توضیح داده ونویسنده کتاب رو نوشته.دختری بودکه بایه پسری به اسم امیرعلی ازدواج میکنه به مرورزمان متوجه میشه که بیماره بیماریشم این بودکه یه نفررو میدیدکه اذیتش میکردو.... که آخرای داستانم باردارمیشه برای اینکه قرص مصرف نکنه میرن شمال اونجادوباره اون موجودعجیبرو میبینه مجبورش میکنه همسرش روبکشه وخودش روازدره پرت کردپایین اسم دختره یادم نیست. امیرعلی هم فک کنم خواننده بودودختره هم فک کنم معلم بودقبل ازاینکه بفهمه بیماره. بیشترداستان موضوعش یه بیماری بودکه موجودات عجیب ووحشتناک باعث مرگ همسروخودش شد.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا