سلام من دنبال رمانی میگردم خیلی وقت پیش خوندم. براساس واقعیت بود که روانشناس خودشخصیت اصلی داستان این توضیح داده ونویسنده کتاب رو نوشته.دختری بودکه بایه پسری به اسم امیرعلی ازدواج میکنه به مرورزمان متوجه میشه که بیماره بیماریشم این بودکه یه نفررو میدیدکه اذیتش میکردو.... که آخرای داستانم باردارمیشه برای اینکه قرص مصرف نکنه میرن شمال اونجادوباره اون موجودعجیبرو میبینه مجبورش میکنه همسرش روبکشه وخودش روازدره پرت کردپایین اسم دختره یادم نیست. امیرعلی هم فک کنم خواننده بودودختره هم فک کنم معلم بودقبل ازاینکه بفهمه بیماره. بیشترداستان موضوعش یه بیماری بودکه موجودات عجیب ووحشتناک باعث مرگ همسروخودش شد.