مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

گل گندم

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
109
پسندها
191
امتیازها
618
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #1,471

ایلناز

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
27/1/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,472
سلام یه رمان بودقبلا خوندم که دختره تو تصادف حافظشو از دست داده بود مجبور میشه با آدمی که پیداش کرده آدم معروفیه و خوانندس که همسرشو از دست داده و یه دختر به اسم نهال داره زندگی کنه اینا کم کم عاشق هم میشن و دختره حافظشو بدست میاره و خانوادشو پیدا میکنه و باهم ازدواج میکنن یه مدت بعد سر یه موضوعی باهم دعوا میکنن نهال از پله ها پرت میشه میمیره مرد داستان خیلی عاشق دختره بود ولی سر لجبازی میخواد دختره رو طلاق بده ولی روز محضر دختره تصادف میکنه پسره خیلی حالش بد میشه بعدش دوباره برمیگردن سر زندگیشون
کسی اسمشومیدونه ممنون میشم اگه بگید خیلی دنبالش گشتم...
 

www

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/1/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,473
سلام در رمان دو دکتر مرد وزن بودن که در بیمارستان آشنا میشوند و اوایل باهم مشکل دارند بعد باهم ازدواج میکنند ،دکتر مرد بیماری ریه داره و پسر عموی دختره تصادف میکند و مرگ مغزی میشود و ریشو به دکتر مرد که بیماری ریه داشت میدهند،اگه کسی اسم رمان می‌دونه لطفاً بگه ممنون.
 

صدف_hh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/2/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,474
سلام دوستان چند سال پیش رمانی خونم که خلاصش:دختره پدرش مریض بود شب رفت داروخانه موقع برگشت ماشین پیچید جلوش مرده ای که از ماشین پیاده شد میشناختش ولی با ی اسم دیگه صداش میزد مدهوش بود بعد دختررو برد خونش صبحش فهمید مرده دکتر بوده بعد چند ماه باباش مرد بعد همون موقع ها فهمید از مرده حامله هست اخر داستان معلوم شد مرده دختترو چند سال قبل اتفاقا تو بیمارستان کنار خالش دیده که دختر خالش مرده بوده بعد خاله هه اونو به اسم دختر خودش صدا میکره و برای همین همش اسم دختررو اشتباه صدا میزده
ممنون میشم اگر میدونین بگین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ماهی گلی

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/2/23
ارسالی‌ها
164
پسندها
1,222
امتیازها
8,063
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • #1,475
سلام دوستان یه رمان بود که فکر کنم سه چهار سال پیش خوندمش اینجوری بود که دختره و پسره توی تیمارستان باهم آشنا میشن فکر کنم پسره خلافکار بود بعد اتفاقایی میوفته فرار میکنن با ماشین خیلی ازش چیزی یادم نیست فکر کنم مریضی پسره هم اینجوری بود که وقتی عصبانی میشد وحشی میشد؟ واقعا هیچی ازش یادم نیس اگه شما میدونید اسمشو بگید:)
تیمارستانی ها بود فک کنم :)))
شادی و آرکا
 
آخرین ویرایش

رها حسینی ..

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/2/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,476
سلام من دنبال یه رمانی بودم
یه پسر بازیگری بود که به یه دختر 15ساله دست درازی می‌کنه دختره حامله میشه و بچه رو به دنیا میاره بعد چند وقت از طریق یه حاجی این دوتا بهم میرسن و زندگیشونو شروع میکنن کسی می‌دونه اسمش چیه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

baraiiiii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/2/23
ارسالی‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,477
سلام
من دنبال یه رمانم که یه دختر پسری قرار بود ازدواج کنن اما دختره تو ساختمان خونه دوستش که قرار بوده برای تولدش بره خونشون یه پسری میبینه و به مرور باهاش دوست میشه تو همین فاصله نامزدش میفهمه و ازش جدا میشه و میره خارج از کشور پسر دومی هم برای یه مدت دوستی میخواستتش آخرش ولش میکنه میره بعد از چندین سال اینا فک کنم توی یه مهمونی همو میبینن و آخرش هم با همون نامزدش ازدواج میکنن، دختره فک کنم نقاش بوده و تنگی نفس هم داشته ، و داستان هم از حال گاهی به گذشته میره و تعریف میشه یادمه از کلمه کهربا هم خیلی استفاده شده بود فک کنم رنگ چشای پسره کهربایی بوده و اول داستان چند صفحه اولش داداش دختره لقب های زیادی به خواهرش می‌داده مثل موش و ...
 
آخرین ویرایش

PanahKamali123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/3/22
ارسالی‌ها
12
پسندها
15
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,478
ه رمانی هس یه پسری با یه دختر فرار میکنن بعد برادر دختره که اسمش کمیله برای انتقام به یه دختری به اسم ترانه اذیتش میکنه و به خاطر تشابه اسمی فک میکنه ترانه خواهر همون پسره اس که با خواهرش فرار کرده بعد ترانه حامله میشه و پسره هم که زن داشته مجبور به ازدواج با ترانه میشه
رمان "در معبد سکوت تو رقصیدم" از نسیم شبانگاه
 

گل گندم

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
109
پسندها
191
امتیازها
618
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #1,479
سللم دنبال یک رمانم که دوتا دختر بود یکیشون کارای چرم دوزی میکرد ودوتاپسر بود یکیشون وکیل بود ویک داداش داشت که خودشو شبیه دخترامیکرد بعدها هم رفت خارج کشور.این پسروکیله ودختر چرم دوزه باهم دوست میشن.ازاون دختروپسردیگه جیزی یادم نیست نقش اول داستان هم بودن هااا....
 

Nasibanoo

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
7/2/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,480
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا