مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,100
پسندها
13,339
امتیازها
70,673
مدال‌ها
47
سطح
22
 
  • مدیر
  • #1,451
امضا : حصار آبی

moon2001

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/1/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,452
سلام دنبال یه رمانم که شخصیت اصلی مردش علیرضا بود دختره فکر کنم ارام یا دلارام بود
داستان اینجوری بود که بابای دختره پولدار بوده ولی انگار خیلی سال بوده دور از خانواده اش بوده به علیرضا میگه دورادور مراقب دخترش باشه چون دشمن داشتن و علیرضا این بین عاشق دخترش میشه دقیقا نمیدونم اسمش چیه لطفا راهنمایی کنید اگه میدونین
 

soha1486

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/1/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,453
یه دختری که هیچ کسی رونداشته ووضع خوبی نداشته گوشه اتوبان بوده
دختردیگه ای که افسردگی داشته وهیچ دوستی نداشته میبردش خونه خودشون ومیخوادکه اون دخترباخودشون زندگی کنه وبه دروغ به خانوادش میگه دوستمه وخونوادشم خارج ازکشورن
اون دخترهم باسام برادراون دخترازدواج میکنه
بعدازمدتی پدرشوهره دخترمیفهمه که بهشون دروغ گفتن بچه ی دختره راازش میگیره ازخونه میندازدش بیرون وطلاقشم میگیره
ولی بعدازچندسال دوباره سرراه هم...


لطفا کسی اسمش رو میدونه بگه
خودمو کشتم از بس از هر سایتی دنبالشم:145:
 

soha1486

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/1/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,454
سلام دنبال یه رمان میگردم دختره تو یه خانواده بود ک پدره سکته کرده بود نمبتونست حرف بزنه دوتا برادر و خاهر داشت ولی این‌دختر اصلا مال این خانواده نبود و پدره اینو ب سرپرستی گرفته خیلی باهاش بد بودم و‌بهش تهمت میزنن پرتش میکنن از خونه بیرون برادر ناتنیه ب نام مسیح باهاش ازدواج‌میکنه میزن ی شهر دیگ کسی اسمشو‌میدونه؟
غربت تنهایی
 

Marzime

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/1/23
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,455
سلام مهربونا دنبال ی رمانی میگردم اینجوری شرو میشد ک ی مدتی بود ک دختره جلو خونش اوریگامی پیدا میکرد و یکی هی تهدیدش میکرد بالاخره ی شب میدزدنش و معلوم میشه ک دوست خانوادگیشون بوده ک برای انتقام از بابای دختره اونو دزدید چون بابای دختره زنشو کشته بود اونم دختره رو میدزده و خیلی بد شکنجش میده و از شکنجه ها فیلم میگیره و برا باباهه میفرسته پدره هم برا پیدا کردن دخترش از پلیس کمک میگیره و پلیسی ک دختره رو پیدا میکنه اونو میبره خونشو ازش نگهداری میکنه و تو اون مدت اونا عاشق هم میشن و تصمیم به ازدواج میگیرن ولی ازدواجشون بهم میخوره و دختره میره خارج و بقیشو دقیق یادم نیس ولی تهش دختره و پلیسه بهم میرسن
 

faeze73

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/1/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,456
سلام.دنبال رمانی میگردم که زندگی دو برادر رو بازگو میکرد که در زمان جنگ ایران و عراق خانوادشون رو در کردستان از دست میدن و خیلی زیاد آسیب میبینن ، بعد کم کم بزرگ میشن و یه کدومشون خیلی شیطون میشه و همون کم کم عاشق منشی شرکت برادرش میشه .
 

Shide

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/9/21
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
سطح
1
 
  • #1,457
یه دختری که هیچ کسی رونداشته ووضع خوبی نداشته گوشه اتوبان بوده
دختردیگه ای که افسردگی داشته وهیچ دوستی نداشته میبردش خونه خودشون ومیخوادکه اون دخترباخودشون زندگی کنه وبه دروغ به خانوادش میگه دوستمه وخونوادشم خارج ازکشورن
اون دخترهم باسام برادراون دخترازدواج میکنه
بعدازمدتی پدرشوهره دخترمیفهمه که بهشون دروغ گفتن بچه ی دختره راازش میگیره ازخونه میندازدش بیرون وطلاقشم میگیره
ولی بعدازچندسال دوباره سرراه هم...


لطفا کسی اسمش رو میدونه بگه
خودمو کشتم از بس از هر سایتی دنبالشم:145:
رمان کینه عشق
 

Shide

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/9/21
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
سطح
1
 
  • #1,458
سلام.دنبال رمانی میگردم که زندگی دو برادر رو بازگو میکرد که در زمان جنگ ایران و عراق خانوادشون رو در کردستان از دست میدن و خیلی زیاد آسیب میبینن ، بعد کم کم بزرگ میشن و یه کدومشون خیلی شیطون میشه و همون کم کم عاشق منشی شرکت برادرش میشه .
رمان اسطوره:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac::458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac::458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,100
پسندها
13,339
امتیازها
70,673
مدال‌ها
47
سطح
22
 
  • مدیر
  • #1,459
سلام.دنبال رمانی میگردم که زندگی دو برادر رو بازگو میکرد که در زمان جنگ ایران و عراق خانوادشون رو در کردستان از دست میدن و خیلی زیاد آسیب میبینن ، بعد کم کم بزرگ میشن و یه کدومشون خیلی شیطون میشه و همون کم کم عاشق منشی شرکت برادرش میشه .
اسطوره اثر پگاه عزیز
 
امضا : حصار آبی

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا