متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Fateme Alinejad

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
127
امتیازها
578
مدال‌ها
1
  • #1,531

یگانه جان۳

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
14
پسندها
36
امتیازها
40
  • #1,532
سلام رمان انتقامی که سریع وارد عشق و عاشقی نشن میخوام
 

arina1

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,533
سلام یه رمانی بود ی دختره اسمش شیوا بود ولی میخواست پسر باشه بلخره رفت توی مدرسه پسرونه، توی مدرسه پسرونه با اسم متین درس میخوندبا یه اکیپ پنج نفره به اسمای: نیما، مهران، سامان، پویا،رامین اول از هم متنفر بودن ولی بد دوست صمیمی شدن اسمش رفاقت ممنوع بود اما اسم فصل دومش رو هر چی می‌گردم پیدا نمیکنم
 

Shide

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
  • #1,534
سلام
من رمانی میخوندم که دختره مجبور بود پسرعموش رو پیدا کنه یعنی پدربزرگش شرط گذاشته بود و بعد پیدا کردن پسر عمویش ارث بهشون می‌رسید و بعد از پیدا کردن پسرعموش می‌فهمه که برادر دومی هم پسر عموشِ (سه تا داداش بودن) و پدر دختر و عموش هم فوت کرده بودن فکر کنم اسم پسر عموهایش میثم و میثاق بود
فکر میکنم رمان بازتاب باشه
 

شاه سمن

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,535
سلام دنبال یه رمانی هستم که دختره نامزد داشت و طی یه جشنی که تو خونشون برگزار میشه به دختره دست درازی میشه و نامزدش ولش می‌کنه دختره حامله میشه و بچش دختر. میشه که لکنت داره می‌ره خارج که نامزد سابقش بهش میگه من میدونم پدر بچت کیه برگرد با هم پیداش کنیم که آخرش می‌فهمه پدر بچش هم نامزد سابقش بوده که کینه ای قدیمی از این خانواده داشته می خواسته انتقام بگیره
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

شاه سمن

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,536
سلام دنبال یه رمانی هستم که دختره نامزد داشت و طی یه جشنی که تو خونشون برگزار میشه به دختره ت*جاوز میشه و نامزدش ولش می‌کنه دختره حامله میشه و بچش دختر. میشه که لکنت داره می‌ره خارج که نامزد سابقش بهش میگه من میدونم پدر بچت کیه برگرد با هم پیداش کنیم که آخرش می‌فهمه پدر بچش هم نامزد سابقش بوده که کینه ای قدیمی از این خانواده داشته می خواسته انتقام بگیره
کسی نمیدونه اسم این رمان؟
 

zephyrus

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,537
یک رمان بود دختره شوهرش فامیلشون بود و پلیس بعد میکشنش پسره رو دختره رو هم میدزدن خدمتکار میشه بعد یک پسری سرش ضربه میخوره اونو با عشق قدیمیش اشتباه میگیره که اسمش عسل بوده کل رمان رو یادمه ها اسم مسخرش یادم نمیاد ‍♂️
 

zephyrus

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,538
یک رمان بود دختره شوهرش فامیلشون بود و پلیس بعد میکشنش پسره رو دختره رو هم میدزدن خدمتکار میشه بعد یک پسری سرش ضربه میخوره اونو با عشق قدیمیش اشتباه میگیره که اسمش عسل بوده کل رمان رو یادمه ها اسم مسخرش یادم نمیاد ‍♂️
کسی نمیدونه ؟؟ تو اسمش نمیدونم چی چی عشق داشت
 

Marzime

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,539
سلام،
من دنبال یک رمانی می‌گردم با این موضوع که:
دختر داستان خانواده سنتی مذهبی داشت که یک روز با مادر و خواهرش می‌رن مجلس به خونه همسایه، بعد اونجا بطور پنهونی آقا پسری هم بوده که اسمش توی محله بخاطر دست درازی کردن دروغین بد در رفته بوده و همه بخصوص خانواده‌ش طردش کرده بودند.
همون روز دختر کنجکاو میشه که قیافه این پسر رو که زبونزد همه هست ببینه واسه همین از دیوار بالا میره و به کوزه عسل میخوره و برای شستن دست و صورتش مجبور میشه بره خونه خودشون که کلید هم دستش نبوده و با کمک پسره از دیوار بالا میره.
خواستگاری که برای دختره میاد شب عروسی وقتی به گوشش میرسونن ک قضیه‌ چی بوده همه چی رو ب هم میزنند و مجبورش می‌کنند با همین پسره ازدواج کنه!
در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Medy

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,540
سلام . من یه رمانی رو نصفه انلاین خیلی وقت پیش خونده بودم داستانش این بود که دختره با یه پسری ازدواج میکنه خیلی همو دوس داشتن . همون شب ازدواجشون صب وقتی دختره پا میشه میبینه پسره سکته کرده مرده . خانوادش مجبورش میکنن با برادرشوهرش ازدواج کنه . از طرفی هم برادرشوهره با خواهر دختره نامزد بودن همو دوست داشتن و همین قضیه باعث میشه اونا مجبور شن از هم جدا بشن و خواهر دختره هم سر این ماجرا از دختره خیلی کینه کرده بود .
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
66
عقب
بالا