متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

سمادختری در مزرعه

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
10
امتیازها
33
  • #1,791
سلام یه رمان بود دختره کامپیوتر خونده بود
بعد خانوادش فکر کنم‌خارج از کشور بودن اینم‌برای یه پرژه اومده بوده ایران بعد ماشینش فکر کنم‌فراری بود رنگ قرمر بعد یه قسمت از رمان چنتا پسر بع ماشین این تکیه داده بودن بعد به دختره گفتم‌ماشین برا خودمونه دختره ام در ماشینو باز کرد نشست و اینارو رایه کرد بعد دختره با همون پسره که کار میکرده تو پروژه باهاش و شریک دختره بوده ازدواج میکنن
 

Mr-alireza

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,792
سلام من یه رمان رو نصفه خونده بودم سرگرد و بانو بود اسمش ولی هرچی میگردم نیست ، دختره تو کاباره کار میکرد یه روز پلیس میاد میگیرتشون و سرگرده که اینو میگیره ازش قول میگیره من شلاق بهت نمیزنم ولی باید .... دختره اخر صیغش میشه و میرن پیش مادر پسره. اسم دختره نگار بود که معروف بود به بانو ، پسره امیرحسین
منم دنبال همین رمانم
 

Lyla

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,793
سلام من دنبال یه رمانم که اسم پسره توش خیلی بد رفته و همه اونو به عنوان یه آدم بد میشناسن دختره قصه نامزد داره ولی افاقی پیش میاد که این دوتارو باهم میبینن و نامزدی به هم میخوره و زن این پسره میشه و هر چی دلش میخواد به پسره میگه ولی آخرش عاشقش میشه ممنون میشم کمک کنید که پیدا کنم این رمانو چند ماهه دنبالشم
 

Shararh999

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,794
سلام دوستان خوبید ؟ دنبال رمانی میگردم که داستان سیری پلیسی عاشقانه داشت ولی رمان برای چند سال پیشه دختر داستان 2 رگه بود پدر ایرانی بود و مادر فک کنم انگلیسی و پدرش نظامی بود خود دختره هم نظامی بودو جاسوس شده بود و بهش یه ماموریت خیلی مهم داده بودن و امده بود ایرا ن در مورد فک کنم قتل یه شاهزاده اطلاعات جمع کنه و دختره با پایپورت ایرانیش وارد ایران میشه از اینجا داستان پسر ماجرا که از قضا اونم پلیس بوده وارد داستان میشه به پسره خبر میدن که یه جاسوس خیلی زبده و ماهر وارد ایران شده اونم میفته دنبال اینکه پیداش کنه تو یه جایی از داستان که یادم میاد دختره رفته بود تو یه خونه ایی که اطلاعات جمع کنه ولی خونه متروک بوده و پسره سر میرسه و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کمک

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,797
سلام من یه رمان رو نصفه خونده بودم سرگرد و بانو بود اسمش ولی هرچی میگردم نیست ، دختره تو کاباره کار میکرد یه روز پلیس میاد میگیرتشون و سرگرده که اینو میگیره ازش قول میگیره من شلاق بهت نمیزنم ولی باید .... دختره اخر صیغش میشه و میرن پیش مادر پسره. اسم دختره نگار بود که معروف بود به بانو ، پسره امیرحسین
سلام پیداش کردی؟
اسمش چیه
 

Tina_85

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,798
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

نمسیس

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,799
موضوع راجع‌به دختر و پسریه که بابابزرگ‌هاسون پولدارن و دوست صمیمی همدیگه‌ان. اما این دوتا دختر و پسر تاحالا هم دیگه رو ندیدن و سر یه موضوعی بابابزرگ‌هاشون اونا رو از ارث محروم می‌کنند و بهشون میگن دنبال کار بگردن
دوتا پدربزرگ به نوه‌هاشون میگن برن چالوس یه رستوران طبقه‌ی پایین باز کنن و بالاش زندگی کنن و این باعث میشه کم‌کم عاشق هم بشن
کمکم کنید لطفااااا...
 

آنیدا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,800
سلام من خیلی وقت پیشااا یه رمان خوندم در مورد یه دختر که پدرش با یه زن دیگه ازدواج میکنه و مادرش هم به دلایلی طلاق نمیگیره بعد ازدواج اینا چند وقت بعدش یکی از اقوام مادرش مادرش فوت میکنه و ماد. پدرش میرن مجلس ختم که تو راه تصادف میکنن فوت میکنن اون زن هوو میاد دیدن دختره که دختره هی به دلایلی رد میکنه دیدن زن هوو رو بعد یه بار که میاد خونه اونا خووش چند ساعت تو حموم نگه میداره که داره حموم میکنه درحالی که تو حالت عادی دختره ده دیقه بیشتر تو حموم نمی مونده هیچ وقت اها یه دوست صمیمی هم داره یادمه با این دوستش سر اینکه مسیرش از دانشگاه دوره دوست شد که برسونش دختره که تو مجلس ختم پدر مادر میفهمه با زن هوو فامیل دوره
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
عقب
بالا