سلام
ببخشید یه رمان بود دختره رفته بود پرستار دوتا بچه شده بود و داییشون دنبال پرستار میگشت و این دختره رو انتخاب کرد
مادربچه ها افتاده بود(یعنی نمی تونست حرکت کنه) و کسی نزدیکش میشد جیغ میکشید
یکی از بچه ها که پسر بود از آب میترسید ولی دایی شون میگفت باید طبق برنامه برن استخر و دختره میفهمه یکی بچه رو تو استخر ترسونده و بچه باز بوده
آخرم دختره فکر کنم با داییشون ازدواج میکنه
یه صحنه یادمه که دختره نمیدونه مادر بچه ها مشکلش چیه ولی یه دختر دیگه که نمیدونم نسبتش با اینا چی بود میاد مادر بچه هارو تحقیر میکنه اونم شروع میکنه به جیغ زدن و وقتی داییه میاد می ندازه گردن دختر پرستاره
میشه اگه اسم اینو میدونید بگید