متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Pasha

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #1,831
سلام
مدتهاست دنبال رمانی هستم که چیز دقیقی هم ازش به یاد ندارم؛ امیدوارم دوستان بتونن راهنمایی کنن

یه دختری عاشق یه پسری میشه ( نحوه آشنایی شون رو به یاد ندارم ) ، پسره هم به ظاهر عاشق دختره شده
دختره رو میبره تو یه پارتی و باهاش رابطه برقرار می کنه، ولی پسره به محض اینکه به خواسته ش میرسه دختره رو رها می کنه، هر چی دختره میره دنبالش زنگ میزنه پسره محل نمیذاره
تا اینکه مشخص میشه دختره از پسره حامله ست و پسره رو مجبور می کنن دختره رو عقد کنه ( بنظرم پسره یه مادربزرگ خیلی خوب داشت که حامیِ دختره بود )
دختره میاد خونه پسره ( که با مادربزرگش زندگی میکرد ) و با اونا زندگی می کنه
اوایل پسره باهاش بد بود، ولی کم کم به واسطه بچه شون روابطش با دختره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

sama.diy

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,832
یه رمانی چندسال پیش خوندم.مال دهه ۸۰بود.دختره محجبه وشیمیایی بود و فک کنم پزشکی میخوند.توسن پایین ازدواج کرده بود و یه دختر به اسم پرند داشت اما خودش تااواسط رمان فکر میکرد اون خواهرشه.شوهرشم نمیدونم مرده بود یا ولش کرده بود.یه پسره تودانشگاه سرش شرطبندی میکنه یه بعدا معلوم میشه برادر شوهرشه.اسمشو کسی میدونه؟جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

roya.16

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,834
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

شریفه

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #1,835
دنبال یه رمانیم که دختره با خواهر بزرگش
و پدر مادرش زندگی می‌کنه که یه روز پدر
و مادرش میمیرن و تو وصیتشون نوشتن
که خواهرت خواهر واقعیت نیست و بچه ی
ما نیست و جای پدر مادرش هم که تو روستا
زندگی می کنن هم می دن این خواهر بزرگه
که ماجرا رو می فهمه می ره اون روستا
دنبال پدر و مادرش بعد دختره از طریق
وکیل پدر مادرش میفهمه که خواهرش رفته
اونجا و میخوان بزور شوهرش بدن اون
می ره دنبال خواهرش ومراسمو بهم می‌زنه
بعد یه ماجراهایی پیش می یاد که اونجا
می مونن اون روستا یه اربابی هم داره که
دختره رو خیلی اذیت می کنه اینا آخرش
عاشق هم میشنو باهم ازدواج می کنن
لابه لای این اتفاقا هم دختره با یه پسر
فقیر کفاش آشنا می شه که یه مادر مریض
و یه خواهر کوچولو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

شریفه

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #1,836
یه رمانی چندسال پیش خوندم.مال دهه ۸۰بود.دختره محجبه وشیمیایی بود و فک کنم پزشکی میخوند.توسن پایین ازدواج کرده بود و یه دختر به اسم پرند داشت اما خودش تااواسط رمان فکر میکرد اون خواهرشه.شوهرشم نمیدونم مرده بود یا ولش کرده بود.یه پسره تودانشگاه سرش شرطبندی میکنه یه بعدا معلوم میشه برادر شوهرشه.اسمشو کسی میدونه؟*** Hidden text: cannot be quoted. ***
سلام اسم رمان شرط بندیه ولی هنوز در حال تایپ نویسنده اش هم آرام عشق
 

شریفه

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #1,837
سلام دوستان
اسم این رمانو میخواستم
یه دختری بود برای اینکه مواظب مامانش باشه نمیذاشتن ازدواج کنه
این دختره از کسی ک عاشقشه میخواد ی شب صیغش بشه تا ناکام نمونه اسم پسره فک کنم امیر رضا بود
بعد پسره ولش می‌کنه
این دختره خودکشی می‌کنه معتاد میشه تا اینکه برادر پسره ک اسمش امیر علی بوده دکترم بوده عاشقش میشه
سلام رمان دالیت از نیلوفر قائمی فر
 

شریفه

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #1,838
رمان درباره دختری هست که خانواده اش 4سال باهاش بد هستن و اونو دلیل مرگ خواهرش میدونی به دختره میگن که میخواسته به شوهر خواهرش نزدیک بشه
رمان سفر به دیار عشق
 

spring_girl

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
10
امتیازها
30
  • #1,839
یه رمان بود که خواهره پسره که اسمش گیسو بود از خونه میره (فرار میکنه)پسره میره دنبالش که اونو پیدا کنه میرسه به یه باند قاچاق دختر که رییس یه دختره و یه ویلا تو شمال داره که توی اون منطقه فقط دو تا ویلا هست که یکیش برای دخترس بعد وسطاش میفهمه که دختره رییس نیست و باباش مجبورش میکنه که اوراق رو امضا کنه پسره یه رفیق داره که عاشق خواهرشه و وقتی دختره میفهمه که پسره برای چی نزدیکش شده وارد باند پدرش میشه و گیسو رو میکشه بیرون در همین حین پسره با پلیس همکاری میکنه و وقتی میفهمه که دختره رو اعدام میکنن مدرک سازی میکنه و حکم اعدامش میاد بعد دختره از گوشیش که مکالمه ها رو ظبط میکنه تماساش با پدرش رو پیدا میکنه و پدره محکوم میشه و دختره از رعد و برق میترسه
اسمش لطفا
 
آخرین ویرایش

spring_girl

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
10
امتیازها
30
  • #1,840
سلام همگی، چند سال پیش یه رمان خوندم مطمئن نیستم ولی فکر کنم دو جلدی بود... دختره و پسره باهم ازدواج میکنن بعد پسره تصادف میکنه و همه فکر میکنن مرده ولی بعد از چند وقت دختره از عروسی یکی از دوستاش برمیگشته که به طور اتفاقی شوهرش رو میبینه و میفهمه شوهرش نمرده بوده... پسره حافظه ش رو از دست داده بوده و دختره رو یادش نمیاد... یه زن و مرد پسره رو نجات داده بودن و پیش خودشون نگه داشته بودن...بعدش دیگه با کمک دختره خوب میشه... فکر میکنم این اتفاقات واسه جلد دو بود.. البته اگه همونطور که فکر میکنم رمان دو جلدی بوده باشه... ممنون میشم اگه کسی اسمش رو میدونه بهم بگه..
برج زهرمار و دختر شیطون بلا این که میگی جلد دومش هست
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
عقب
بالا