متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

nafas*

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,841
سلام چند سال پیش یه رمان خوندم که
برادر دختر اصلی داستان عاشق میشه ولی خانواده اون دختر مخالفت میکنن و بعد برای اینکع پسره رو پشیمون کنند میگن خواهرت باید با پسر بزرگ ما ازدواج کنه و دختر اصلی داستان به خاطر برادرش قبول میکنه
وسطای داستان معلوم میشه گذشته این دو خانواده به هم مربوط میشده و از هم کینه داشتن
مادر پسره دختره رو میبره ازمایش بکارت ......
میشه اگه اسمشو میدونید بهم بگید
 

NHT๛

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
220
امتیازها
983
مدال‌ها
2
  • #1,842
اسم دختره فاطمه بود و اسم پسره صدرا، دختره یک دختر چادری توی دانشگاه و پسره از یک خانواده زاد.
دختره نشون شده پسر عموش عرشیا بود ولی هیچ علاقه‌ای بهش نداشت، پسره هم متقابلا همینطور، عرشیا عاشق خواهر صدرا میشه و میره خاستگاری و… .
 

melin f

نویسنده ادبیات
سطح
13
 
ارسالی‌ها
482
پسندها
3,063
امتیازها
17,083
مدال‌ها
15
  • #1,843
اسم دختره فاطمه بود و اسم پسره صدرا، دختره یک دختر چادری توی دانشگاه و پسره از یک خانواده زاد.
دختره نشون شده پسر عموش عرشیا بود ولی هیچ علاقه‌ای بهش نداشت، پسره هم متقابلا همینطور، عرشیا عاشق خواهر صدرا میشه و میره خاستگاری و… .
رمان دربست تا عاشقی
 
امضا : melin f

Reyhaneh09pp

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,844
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

تیدادخت

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,845
سلام من دنبال رمانی هستم که دختر ۱۵ سال سن داره و سال‌ها پیش به خاطر یک سری تهمت و عکس‌های اشتباه از طرف خانواده طرد میشه و به عموش پناه می‌بره بعداً درس می‌خونه و دکتر قلب می‌شه و به عنوان یک خدمتکار و تغییر چهره وارد عمارت پدرش میشه و بعد ثابت می‌کنه که اون بی‌گناه همچنین پسر خاله‌اش هم عاشقشه و اون رو دوست داره و تنها کسی که می‌فهمه اون همون دختر است دوست صمیمیشه که با داداشش نامزده و همچنین خواهرم داره که دو تا بچه داره و پدرش شدیداً ورود و گفتن اسم و علایق اون دختر را در عمارت ممنوع کرده شدیداً دنبالشم کسی اسمشو می‌دونه
 

آتنا_لیا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,846
سلام من چند ماه پیش یه رمان خوندم یادمه دختره موهاش نارنجی بود و سره اینکه میخوان بزور بدنش به پسر عموش خودشو از بالای خونه میندازه پایین بعد چند وقت ازدواج پسره نمیدونم چش میشه غیبش میزنه دختره هم حامله بوده تو همون شرایط سه قلو هاشو دنیا میاره بعد این پسره هم قبلا یه زنی بزور باهاش تو شونزدهسالگی رابطه داشته و این پسره از اون زنه یه پسر داره که تقریبا همسن زنشه...
اسمه هیچکدومشونو یادم نیس فقط اسمه همون زنه یادمه که بزور با پسره خوابیده اسمش فرشته بود
 

Morteza"

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,847
سلام
دوستان من چند سال پیش یه رمانی خوندم یه دختر با مادرش زندگی می‌کرد پدرش هم وقتی کوچیک بود مرده بود و بعد از فارغ التحصیلی دنبال کار میگرده و منشی یه شرکت میشه بعد پسر صاحب شرکت آدم دختر بازی بوده از این دختر خوشش میاد ولی اون پسر تو کار قاچاق انسان بود بعد یه روزی که این دختر داشته از سر کار بر میگشته خونه پلیس دستگیرش میکنه بعد مدتی مادر دختره میمیره و پسر صاحب شرکته اون دختر رو می دزده رونه میکنه دبی برای رقاصی ولی اون پلیسی که دختره گرفته بود عاشق دختره شده بود و دختره رو پیدا میکنه و از دبی بر میگردونه ایران و بعد دختره میفهمه که پدرش آدم پولداری بوده ولی پدر بزرگش راضی نبود با مادرش ازدواج کنه او پلیشه هم فامیل نزدیک اون دختره بود
اگه کسی اسم رمان رو میدونه بگه ممنون میشم
 

Pasha

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #1,848
سلام
دوستان من چند سال پیش یه رمانی خوندم یه دختر با مادرش زندگی می‌کرد پدرش هم وقتی کوچیک بود مرده بود و بعد از فارغ التحصیلی دنبال کار میگرده و منشی یه شرکت میشه بعد پسر صاحب شرکت آدم دختر بازی بوده از این دختر خوشش میاد ولی اون پسر تو کار قاچاق انسان بود بعد یه روزی که این دختر داشته از سر کار بر میگشته خونه پلیس دستگیرش میکنه بعد مدتی مادر دختره میمیره و پسر صاحب شرکته اون دختر رو می دزده رونه میکنه دبی برای رقاصی ولی اون پلیسی که دختره گرفته بود عاشق دختره شده بود و دختره رو پیدا میکنه و از دبی بر میگردونه ایران و بعد دختره میفهمه که پدرش آدم پولداری بوده ولی پدر بزرگش راضی نبود با مادرش ازدواج کنه او پلیشه هم فامیل نزدیک اون دختره بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Pasha

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #1,849
کسی اسمشو نمیدونست ؟
واقعا یادتون نمیاد ؟
خیلی برام مهمه
یادم نیست دختره رو به بهانه عشق و عاشقی گول زد و باهاش رابطه برقرار کرد یا یه جورایی دست درازی بود
ولی یادمه بعد از اون شب دیگه به دختره محل نمیداد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

samaneh88

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,850
کسی اسم این رمان رو میدونه؟

سلام دوستان من دنبال رمانی هستم که دختره یتیمه و با خانواده دایی اش زندگی میکنه و مجبور به کار کردن هست اسم دختره لیلی هست و برای کار وارد خونه ی یه مردی به اسم داریوش خان میشه اما داریوش اون رو به عنوان دختر خونده خودش معرفی میکنه.
اگه کسی اسمشو میدونه بگه لطفا.
کسی اسم این رمان رو میدونه؟؟؟؟؟
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
عقب
بالا