متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Shakilaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
8
امتیازها
0
  • #1,911
سلام من قبلاً یه رمان خوندم یادم نمیاد اسشو دختره از خارج میاد ایران ویک وکیل معروفه بعد پسرعمویش با ماشین به یکی میزنه و اون فرد میمیره بخاطر اینکه پسرعمویش اعدام نشه خدمتکار خانواده مقتول میشه دختره داستان
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Zohreh82

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,912
سلام من دنبال رمانی هستم که دختره پیش ناپدری بزرگ میشه بعد هم عاشق برادر ناپدری میشه
باهم ازدواج میکنند و یه تایمی میرن دبی و یه بچه معلول هم گیرشون میاد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

samaneh88

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,913
سلام دوستان من دنبال رمانی هستم که دختره یتیمه و با خانواده دایی اش زندگی میکنه و مجبور به کار کردن هست اسم دختره لیلی هست و برای کار وارد خونه ی یه مردی به اسم داریوش خان میشه اما داریوش اون رو به عنوان دختر خونده خودش معرفی میکنه.
اگه کسی اسمشو میدونه بگه لطفا.
 

SH_V

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,914
سلام
رمان دختریه که خارج از کشور زندگی میکنه و با استادش دوست میشه و لج میکنن باهم و بخاطر ورشکستگی باباش میخواد به ایران خونشو میفروشه و اونجا میمونه کار میکنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

رزا بای

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,915
سلام دوستان من چند سال پیش این رمان خواندم اما اسمش یادم نیست داستان راجب اینکه دختره روانشناسی هست که دوتا بچه داره و به اصرار استادش میره داخل بیمارستان کار کنه که اونجا شوهر سابق و پدر بچه هاشو میبینه که دکتره بود وتازه از خارج برگشته شوهرش میخواد حضانت بچه ها رو بگیره که دختره مجبور میشه به عنوان پرستار بچه هاش بره خونه پسره و نامزدش زندگی کنه (نامزدش نمیدونه هیچی
 

kimiya_brz

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,916
سلام دوستان
من دنبال یه رمان میگردم که دختره با یه پسره تصادف میکنه ولی نمیدونه که پسره رئیس شرکت و دوست برادرشه. بعد کم کم عاشق هم میشن و ازدواج میکنن و بچه دار میشن ولی دوتا از همکارای پسره واسه دختره پاپوش درست میکنن و کاری میکنن دختره به نامردی محکوم میشه و با بچه‌ش میره یه شهر دیگه ولی باز برمیگرده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

الهه بارون

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,917
سلام دوستان دنبال رمانی هستم که دختره فروشنده بود و مدتی بود بخاطر تهمت ناحقی‌ ک بهش زدن بودن ک توی پارتی بوده، نامزدش بهنام ک پسرعمش بوده ازش جدا میشه... و بعدا با پسری به نام امیرحسین که بور و دکتر هست ازدواج میکنه..
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Saba.hy

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,918
سلام دنبال یه رمان میگردم که راجب یه دختر جوونه ک مادر دوتا بچست وبا دوستشو خواهر کوچکترش باهم زندگی میکنن بعد طی یه اتفاقایی با خانواده استادش اشنا میشه خواهرش و دخترش که تو یه ماشین بودن با پسر استاده فک کنم تصادف میکنن بعد دخترش میمیره بعد قلب دخترشو به نوه استاده ک مریض بوده میدن. تا همین جاش یادمه کسی اگ اسمشو میدونه لطفا بگه
 

kelviiiiin

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,919
سلام دوستان یه رمانی بود دختره دکتر بود باباش پلیس بود اما هیچوقت بهش علاقه ای نداشت یه خاهرم داشت بعد یه جا به جای دوستش که میخوان به یه سن بالاعه شوهرش بدن میره لباس عروس و اینا میپوشه بعدم شخصیت پسر اسمش عطاعه دختره رو میترسونه دختره ام اسلحه میگیره روش میبردش تو ماشین بعد وسط بیابون رهاش میکنه
یه قسمتشم هست روبه روی هم با اسلحه ایستادن دختره به یکی پشت عطا شلیک میکنه عطاهم بهش شلیک میکنه بعد دختره جای بخیه زخمه رو تتو گل رز میزنه، لطفا اگه اسمشو با این توضیحات به خاطر اوردید اطلاع بدید ممنون
 

نیایی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #1,920
اسم رمانیو میخواستم که دختره عاشق یه پسره بوده بعد پسره با خواهر دختره ازدواج میکنه بعدش پسره میاد خونه اونا زندگی میکنه دوباره با دختره آشتی میکنه بعدش ازدواج میکنن ممنون میشم کسی بدونه بگه بهم
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
64
عقب
بالا