متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,523
پسندها
20,057
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #1,961
یک رمان خوندم پدری که اهل مافیا بودسه تا دخترچشم ابی یا بقوله خودشون چشم سورمه ای، یک خونه قدیمی بزرگ وکم کم اتفاقات جنایی پلیس عاشقانه مافیایی رو رقم میزد
فوق العاده رمان پرذهیجانی بود شخصیت اصلی پسر داستان هیراد... بودفقط همینا یادمه، خیلی سرچ کردم پیدا نشد:hanghead:
 

Ghazal 73

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,962
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که دو تا شخصیت پسر داشت که اینا انگار خانزاده بودن و اسم یکیشون ساشا بود اگه اشتباه نکنم شخصیت دختر این رمان با یه یکی ازین پسر ها نامزد بوده ولی یه اتفاقاتی میفته که محبور میشه با دایی نامزدش (یکی ازین پسر ها) ازدواج کنه و از ایران بره و نامزد سابقش دیوونه میشه دنباله اینا میگرده و خارج از کشور پیداش میکنه و فکر می کنم دختره اون تایم باردار بوده و این پسره میدزدتش لطفا راهنماییم کنین
نامزد سابقه این دختره فک کنم ترک بودن و به یه دختره دست درازی میکنه و خانواده دختره فک کنم آتیشش میزنن یا مجبورش میکنن با دخترشون ازدواج کنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ELMIRA.MORADI

کاربر فعال بخش
سطح
5
 
ارسالی‌ها
132
پسندها
447
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سن
24
  • #1,963
سلام و وقت بخیر :flower:
چند سال پیش دوتا رمان خوندم ولی اسماشون یادم نیست:115:، خلاصه داستانشون رو مینویسم، ببینید شما خوندینشون و اسمِ رمانها رو میدونید؟؟

اولین رمان؛ درمورد دختری هست که پدرش معتاد بود و اونو میفروشه به یک خانواده خیلی ثروتمند و اون دختر کلفت یک عمارت میشه و بعدش عاشق پسرِ اون خونواده میشه..پدرِ اون پسره قاچاقِ انسان میکرد و آخرش معلوم میشه پسرش داشته با پلیس همکاری میکرده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

azarb

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
14
امتیازها
33
  • #1,965
کامل بخوام توضیح بدم چیزایی که یادمه درمورد یک مرد پولداری هست که دوتا پسر داره کا هر کدومشون به نوعی مشکل دارن به عنوان مثال پسر بزرگه شبا جلساتی میزاره و مردم رو به نپرستیدن خدا تشویق میکنه حتی اسم پسر کوچیکه هم شهریار هست اما نمیدونم اسم پسر بزرگه چیه ولی فک کنم با ش شروع میشه اسمش خلاصه این مرده با یا زنی که دوتا دختر داره اسم بزرگه ترمه که نقش اصلیه و اسم کوچیکه طرلان ازدواج میکنه حتی از قبل هم عاشق زنه بوده بعد ازدواج زنه و دختراش میان با این مرده و پسراش زندگی کنن حتی یه جاهم میرن دبی دخترهم تو شرکت داداش بزرگه کار می‌کنه و آخرشم با داداش بزرگه ازدواج می‌کنه ممنون میشم اگ اسمشو میدونین بگین.
 

madelyn

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,966
سلام. یه رمانی بود در مورد یه شخص که فکر میکنم اسمش ماهور بود.
توی یه شرکت شروع به کار می‌کنه و بعد ها جنسیت دختر بودن رو انتخاب می‌کنه و ازدواج می‌کنه و بچه دار میشه.
بیماری قلبی هم داره.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Taraneh*

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
16
امتیازها
33
  • #1,967
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که دو تا شخصیت پسر داشت که اینا انگار خانزاده بودن و اسم یکیشون ساشا بود اگه اشتباه نکنم شخصیت دختر این رمان با یه یکی ازین پسر ها نامزد بوده ولی یه اتفاقاتی میفته که محبور میشه با دایی نامزدش (یکی ازین پسر ها) ازدواج کنه و از ایران بره و نامزد سابقش دیوونه میشه دنباله اینا میگرده و خارج از کشور پیداش میکنه و فکر می کنم دختره اون تایم باردار بوده و این پسره میدزدتش لطفا راهنماییم کنین
نامزد سابقه این دختره فک کنم ترک بودن و به یه دختره میکنه و خانواده دختره فک کنم آتیشش میزنن یا مجبورش میکنن با دخترشون ازدواج کنه
فکر کنم رمان " عابر بی سایه" باشه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Taraneh*

❁S.NAJM

پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
سطح
13
 
ارسالی‌ها
632
پسندها
5,101
امتیازها
21,973
مدال‌ها
15
سن
23
  • مدیر
  • #1,968
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که دو تا شخصیت پسر داشت که اینا انگار خانزاده بودن و اسم یکیشون ساشا بود اگه اشتباه نکنم شخصیت دختر این رمان با یه یکی ازین پسر ها نامزد بوده ولی یه اتفاقاتی میفته که محبور میشه با دایی نامزدش (یکی ازین پسر ها) ازدواج کنه و از ایران بره و نامزد سابقش دیوونه میشه دنباله اینا میگرده و خارج از کشور پیداش میکنه و فکر می کنم دختره اون تایم باردار بوده و این پسره میدزدتش لطفا راهنماییم کنین
نامزد سابقه این دختره فک کنم ترک بودن و به یه دختره میکنه و خانواده دختره فک کنم آتیشش میزنن یا مجبورش میکنن با دخترشون ازدواج کنه
عابر بی سایه
اثری از زینب ایلخانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ❁S.NAJM

Haniaz

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,969

سلام، دنبال اسم یه رمانی هستم که فکر میکنم انلاین بود اما کامل شد .. فقط یه چیزایی ازش یادمه ، که دختره هکر بود بعد یه کاری میکنه که یه گروه میخوان بگیرنش اما اون مجبوره که بهشون ملحق شه پس با پسر عموش که همیشه مثل داداشش بوده اما دختره عاشقشه ازدواج میکنه.... یه صحنش پسره تو عصبانیت به دختره میگه دوست نداشتم یه دختر عاشقم باشه ... بعد که دختره میگه اوکی تمومش میکنیم پسره عصبانی میشه میگه نه دیگه الان که منم درگیرت شدم و اینا یه صحنه اییم هست پسره تیر میخوره تو بیمارستانه تو همین زمان دختره که حامله بوده بچش سقط میشه اما به پسره نمیگه تا اوضاعش خوب شه ... امیدوارم خوب منظورم و ‌‌رسونده باشم​

 

elena_ea

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
12
امتیازها
33
  • #1,970
اسم اینو بگید لطفا.
-خم شو کفشام رو پاک کن
بغض کرده کمر خم کردم که یکی از مهمونا گفت:مگه زنت نیست حسام خان؟
پوزخندی زد
-در شان خدمتکارمه تا زنم
با پشت آستینم روی کفشش کشیدم که یهو نتونستم با اون شکم برامده خودم رو کنترل کنم از پشت محکم روی زمین افتادم جیغم به هوا رفت حسام سریع کنارم نشست فریاد زد: چیشد... غلط کردم عمرم
نتونستم حرفی بزنم سریع بغلم کرد
ا
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا