متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Motarjem

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,011
سلام
اسم و فایل رمانی رو میخام که دختره پرستار یه مرد پولدار جوون میشه که مرده قبلا حالش خوب بوده و زن داشته ولی بعدا فلج شده و زنش هم بعد فلج شدنش تنهاش میذاره. این مرده کم کم عاشق پرستارش میشه و بعد یه عمل جراحی خیلی سخت سلامتی خودش و بدست میاره. از طرف زن قبلیش براش کارت دعوت میاد که به عروسیش دعوت شده و مرده هم برای اینکه جلوش کم نیاره از پرستارش میخاد که در نقش همسرش باهاش به اون مهمونی بره. کسی میدونه اسم اون رمان چیه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Motarjem

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,012
سلام
اسم رمانی رو میخام که دختره با خواهر کوچیکش پیش یه مرد خلافکار کار میکنه و مرده ازش میخاد که سه نفری برن یه خونه جدا زندگی کنن که نزدیک خونه یه سرگرده و میخاد که برای اون سرگرده دردسر درست کنه. این وسط مرده بخاطر اینکه دختره رو مجبور کنه حرفاش و گوش بده هي از وجود خواهر کوچیکش سوءاستفاده میکنه و تهدیدش میکنه که اگه مطیعش نباشه یه بلایی سر خواهر کوچیکش میاره. اینا میرن نزدیک خونه سرگرد جوون که با مادرش زندگی میکنه و اونجا دختره و سرگرده به هم دل میدن. اسم رمان رو کسی میدونه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Sevdajahani

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #2,013
دنبال یه رمان میگردم اسم دختره فکر کنم مرسده بود ترکیه زندگی می‌کرد اسم دوستاش‌ بوسه و هاکان بودن و دختره مجبوری میاد ایران تو یه شرکت صاحب شرکت اسمش فکر کنم امین باشه اینا عاشق هم میشن بعد پسره میفهمه دختره تو ترکیه مدل بوده و خواهر پسره عکس های مدلی دختره رو توی یه مهمونی پخش میکنه و دختره فکر کنم رو شونه‌ اش تتو پروانه یا تتو فرشته داره کسی میدونه اسمش چیه ممنون میشم بگید
 
امضا : Sevdajahani
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Ngarof

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
0
  • #2,014
سلام یه رمانی بود ک دختره بعد از عقد جدا شده بود دکتر بود میره یه بیمارستان دیگه ولی شوهر سابقش میاد اونجا واسه کار بهد سهامدار اون بیمارستان یه پسر خیلی جدیه ک همش یه دختره اخطار میده بهد وسطای داستان دختره صیغه یکی میشه ک پسره قبلا دوسش داشت ولی بعد پسره میمیره و اون سهامداره ازش مواظبت میکنه
سلام اسم رمان عبور از غبار.. اتفاقا چن روز پیش خوندمش
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Ngarof

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
0
  • #2,015
سلام روز بخیر من دنبال رمانی هستم که فقط قسمتی از اون رو یادمه...
دختره تو ویلاست با پسره کل‌کل داره، پسره میخواد بره مهمونی دختره باهاش نمیره بعد میمونه خونع، بارون شدید و برقا میره میترسه
زنگ میزنه به پسره
دختره زنگ میزنه به پسره.. گوشی قطع میشه و دختره فک میکنه نمیاد بعد پاش گیر میکنه میوفته و گوشه کلش داغون میشه و....
کسی اسمش رومی ونه :)
فک کنم عشق یوسف اسم رمانش باشه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Ngarof

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
0
  • #2,016
سلام وقت بخیر.
یه رمان خیلی قبل خوندم که دو برادر کرد بودن.
در جنگ ایران و عراق در کردستان پدر مادرشون مرده بودند و به مادره قبل مرگ عراقیا دست‌درازی کرده بودند و اینا داخل کمد دیده بودند.
دختر قصه اول عاشق برادر بزرگتر بود ولی در نهایت با برادر کوچیکه ازواج کرد.
فکر میکنم دختره معماری خونده بود.پدرش هم معتاد بو که آخر داستان خوب شده بود.

اسمش یادم نمیاد اگر کسی میدونه بگه لطفا
اسطوره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Taraneh*

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
16
امتیازها
33
  • #2,017
دنبال یه رمان میگردم اسم دختره فکر کنم مرسده بود ترکیه زندگی می‌کرد اسم دوستاش‌ بوسه و هاکان بودن و دختره مجبوری میاد ایران تو یه شرکت صاحب شرکت اسمش فکر کنم امین باشه اینا عاشق هم میشن بعد پسره میفهمه دختره تو ترکیه مدل بوده و خواهر پسره عکس های مدلی دختره رو توی یه مهمونی پخش میکنه و دختره فکر کنم رو شونه‌ اش تتو پروانه یا تتو فرشته داره کسی میدونه اسمش چیه ممنون میشم بگید
شبیه رمان "زیتون" هست ولی اسم دختره "باده" بود.
 
امضا : Taraneh*
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

dddish

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,018
دنبال رمانی ام که دختره با خواهر و مادرش تهران هستند. پدرش فوت شده و خیلی سال قبل پدر بزرگش اینا رو ترد کرده. مادرش بیماره و پدربزرگش که خیلی پولداره پسرعموی دختر را از مشهد میفرسته دنبال اینا. پدربزرگش تو مشهد هتل داشت. دختره اول با پسر عمه ش که اسمش دانیال بود ازدواج کرد ولی عاشق همون پسرعموش بود و در نهایت ازدواج کردند
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Parya1388

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #2,019
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

Parya1388

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #2,020
سلام ی رمان بود ی دختره مامان باباش تو تصادف از دست داده بعد جهشی رفته فک کنم دیپلمش گرفته باباش براش ارث گذاشته ی دانشگا دختره خودشو جا دانش اموز میزنه میره تو دانشگا همه بخاطر سن کمش اذیتش میکنن ولی یکی از پسره باش دوس میشه فک کنم اسمش سامیاره بعد دختره بش میگه من مدیر دانشگام و.. کسی اسمشو میدونه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mers~

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا