متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Hastam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
5
امتیازها
3
سن
20
  • #2,071
من دنبال یه رمان میگردم دختره عاشق پسرعمه یا عمو یا نمدونم چیچی بود اون ازدواج میکنه و همسرش حامله اس اینم تو بیمارستان با ی دکتر اشنا میشه با هم میرن نمایشگاه اونجا پسر عمه اینا میبینه به دروغ میگه دکتره نامزدشه
 

Hastam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
5
امتیازها
3
سن
20
  • #2,072
لطفا سریع بگید
 

Hastam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
5
امتیازها
3
سن
20
  • #2,073
من دنبال یه رمان میگردم دختره عاشق پسرعمه یا عمو یا نمدونم چیچی بود اون ازدواج میکنه و همسرش حامله اس اینم تو بیمارستان با ی دکتر اشنا میشه با هم میرن نمایشگاه اونجا پسر عمه اینا میبینه به دروغ میگه دکتره نامزدشه
خیلی دنبالش گشتم
 

گل گلی

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
96
پسندها
638
امتیازها
3,713
مدال‌ها
6
سن
2
  • محروم
  • #2,074
سلام، یه رمان بود که دختره عاشق یه پسره میشه بعد دختره فک کنم۱۷ ۱۸ سالش باشه
بعد میخواد با پسره ازدواج کنه اما بابای دختر راضی نیست چون دختره یه خاستگار پولدار داره بعد دختره با پسره فرار میکنه اما پدرش پیداشون میکنه و فک کنم پسره میره خارج مطمئن نیستم بعد دختره با خواستگارش ازدواج میکنه اولش باهاش سرده اما بعد عاشقش میشه و بچه دار میشن اما بعد پسره میمیره و اون پسری که قبلا دختره عاشقش بود از خارج برمیگرده و خودشو دختره تو یه مهمونی دعوت میشن پسره بچه ی دختره رو میبینه و بغلش میکنه بعد آخرش با دختره ازدواج میکنه
اسمشو یادم نمیاد اگه میدونین بگین بهم
پیداش کردی به منم بگو لطفا
 

Safora74

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
  • #2,075
سلام یه رمانی چند وقت پیش خوندم راجع به یه دختری بود که میخواست روح پدرشو احضار کنه. با دوستاش میان این کار رو میکنن ولی روح پسر همسایشونو احضار میکنن اشتباهی و بعد از اون اتفاقاتی براشون میوفته . و اخرش یادمه دختره عاشق نامزد دوستش میشه ولی مجبور میشه بره با جن ها .یجورایی ارتباط داشت با جن ها
 

گلبرگـ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
33
پسندها
50
امتیازها
90
  • #2,076
یه رمان معرفی کنید که پسره معتاده شده باشه و دختر داستان ترکش میده ( رمان پرستارمن رو خوندم) اگه بازم هست بگین ممنون
سلام رمان سهم من از زندگی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] he_na

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • #2,077
یک رمانی بود...
یک دختره خدمتکار خونه‌ی یک پسر بیمار میشه که مشکل روانی داشته. پسر همش شکنجه‌اش میکنه و تهشم عاشق دختره میشه و بیماریش خوب میشه.
 
امضا : .Mobina.

Mahyaaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,078
سلام دوستان من دنبال این رمان هستم ولی اسمشو نمیدونم ممنون میشم اگه میدونید راهنمایی کنید
دختره و پسره عاشق هم میشن و بعد ازدواج میکنن بعد یه مدت اینا اقدام ب بچه دار شدن میکنن ولی بچه دار نمیشن میرن آزمایش میدن ببینن مشکل از کدومشونه و جواب آزمایشو دختره میره میگیره و میفهمه مشکل از پسره اس و بخاطر غرور پسره میگه ک مشکل از خودشه و این باعث عوض شدن اخلاق پسره و خانواده اش میشه و پسره بعد یه مدت نامزد میکنه و وقتی آزمایش میدن با اون دختر جدیده معلوم میشه این عقیمه و قضیه و متوجه میشه
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,079
سلام من دنبال یک رمان هستم رمان درمورد دو خانواده هست که زن هاشون تو یه بیمارستان بچه هاشون رو به دنیا میارن یکی دختر و یکی پسر زنی که بچه اش دختره باید حتما پسر به دنیا میاورد واگرنه خانواده اش بچه اش رو می کشتن برای همین بچه اش رو با اون یکی عوض کرد چند سال بعد دختره می ره دانشگاه فکر کنم باستان شناسی می خوند بعد دختره حس های قوی داشت یه پسره رو می بینه و می فهمه پسره. ر اصل پسر باباش هست ولی به پدرش نمی گه بقیه اش رو یادم نیست کسی اسمش رو نمی دونه
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,080

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا