متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,081
من دنبال یه رمان میگردم دختره عاشق پسرعمه یا عمو یا نمدونم چیچی بود اون ازدواج میکنه و همسرش حامله اس اینم تو بیمارستان با ی دکتر اشنا میشه با هم میرن نمایشگاه اونجا پسر عمه اینا میبینه به دروغ میگه دکتره نامزدشه
دروغ شیرین
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,082
فکر کنم کلبه عشق بود
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,083
سلام دنبال رمانی میگردم ک خارجی بود و دختر و پسری دوقبو بودن چون خیلی باهم ارتباط قوی داشتن پدر مادشون هرکودومو جدا کرد و جاهای دوری زندگی میکردن و بعد فوت پدرمادرشون ایندوتا پیش هم میان و یه پسره بود ک دختره رو ابنبات صدا میزد و دوسش داشت
رمان لامیا جلد اول و دوم اسم دختره جینجر بود اسم پسره هم ترنتون رمان قشنگیه بخون
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,084
سلام. یه رمانی بود در مورد یه شخص که فکر میکنم اسمش ماهور بود.
توی یه شرکت شروع به کار می‌کنه و بعد ها جنسیت دختر بودن رو انتخاب می‌کنه و ازدواج می‌کنه و بچه دار میشه.
بیماری قلبی هم داره.
منظورت یوغ اسارته؟
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,085
سلام دنبال یه رمانیم که دختری با برادرش دعواش میشه سرش میخوره زمین و میره تو کما و به ۲۰۰۰و خورده سال پیش سفر میکنه و اونجا جای یه دختری که کاملا شبیه خودشو رو میگیره و ازدواج میکنه و بچه دار میشه بعد که به زمان خودش برمیگرده میگن دیوونه شده میزارن آسایشگاه بعد فرار میکنه و شوهر و بچش که تناسخ یافتنو پیدا میکنه
فکر کنم افسون زمان باشه
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,086
سلام وقت بخیر
من یه رمان خوندم ک اسمشو فراموش کردم
دختره یه هکره حرفیه که با کمک
دوستاش یه سازمان مخفی درست کرده
شخصیتهای دوم هم دوتا پلیسن که عاشق دوتا دختر دوقلوان
☹☹☹همین
مان ریما
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,087
سلام میشه رمان هایی معرفی کنید که پایانش تلخ باشه و دختره بمیره... یا یه چیزیش بشه مثلا گروگان گرفته بشه، تیر بخوره، تصادف کنه، سرطان بگیره و...
رمان گروگان که موضوعش راجب گروگان گیری بود و همچنین دوموتور سوار
 

2nya

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
  • #2,088
سلام دوستان دنبال یه رمانیم ک دختره مکانیک بود و با اسم برادرش تو مغازه زیر خونش کار میکرد بعد میره دانشگاه مکانیک میخونه یه خواهر ناتنی داشته ب نام اوا ک ازدواج کرده اسمش و یادم نیست
 

sisisi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #2,089
سلام
یه رمان که دختره عاشق عموش که تازه از خارج اومده میشه و بقیه عموهاش کلا مذهبین و اسم عموش هم فکر کنم فرهاد بود اسمش و میدونید؟
 

Shady15

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
11
امتیازها
33
  • #2,090
سلام یه رمان بود دختره کامپیوتر خونده بود
بعد خانوادش فکر کنم‌خارج از کشور بودن اینم‌برای یه پرژه اومده بوده ایران بعد ماشینش فکر کنم‌فراری بود رنگ قرمر بعد یه قسمت از رمان چنتا پسر بع ماشین این تکیه داده بودن بعد به دختره گفتم‌ماشین برا خودمونه دختره ام در ماشینو باز کرد نشست و اینارو رایه کرد بعد دختره با همون پسره که کار میکرده تو پروژه باهاش و شریک دختره بوده ازدواج میکنن
دختر پولدار پسر مغرور رو چک کن
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا