متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

M_m

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
21
امتیازها
33
  • #711
سلام من دنبال یه زمانی هستم که پسره شرکت هواپیمایی داره و همیشه مشکی میپوشه، دختره و دوستش اونجا کار میکنن، پسره بخاطر انتقام وارد زندگی دختره میشه تا از پدرش انتقام بگیره درحالیکه اون پدر ناپدری دختره هست و اهمیتی براش نداره. اگر اشتباه نکنم خواهر پسره تو تیمارستان بستری بود و صاحبخونه دختره هم یه خانم فرانسوی بود.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

~HADIS~

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,267
پسندها
19,088
امتیازها
42,073
مدال‌ها
27
سن
20
  • #712
سلام دوستان
دنبال رمان اجتماعی پلیسی میگردم که دختره رو شب توی پارتی میگیرن باباش و داداشش پلیس بودن همونجا داداشش میبینتش بعد یه سرگرد هم هست که دوست داداششه ، با اون وارد عملیات میشه ، عاشقش میشه و توی عملیات پسره تیر میخوره که میزنه روی قلبش فکر کنم و پسره برمیگرده ، از طرفی چون همیشه حرف پدرش بوده نمیتونه با اون سرگرده ازدواج کمه با یکی از سروان ها که انتخاب پدرشه ازدواج میکنه و بچه دار نمیشن ، مامان پسره باعث طلاقشون میشه و این دختره با داداشش میره شهر همون سرگرده و اونجا دوباره رابطه عاشقشیشون شروع میشه و در نهایت باهم ازدواج میکنن و سه قلو حامله میشه دختره

ممنون میشم اسم رمان رو بگید لطفا
تا تباهی فکر کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Rainrain

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #714
سلام ببخشيد من دنبال يه رمانم كه دختره رو با يه پسري خلاف ميلش نامزد ميكنن پدرش متعصبه . بعد يه پسري كه قبلا از خانواده طرد شده بود رو با هم ميبينند يادم رفته يا فك كنم دوستش لو ميده در حالي كه بينشون چيزي نبوده . و روز عروسيش دخترو مجبور ميكنن با پسره عقد كنه دختره خواهرم داره كه قبلا عروسي كرده حتي نامزدش پس ميزنه و كسي به حرفوش گوش نميده و خيلي دنبالشم ولي يادمممم نيسسسس
 

Faezeh.p.h

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
14
پسندها
65
امتیازها
90
  • #715
نه گناهکار نبود.. پسره واقعا حافظه ش رو از دست داده بود.. حتی وقتی فکر میکردن شوهرش مرده برادر شوهرش خواست باهاش ازدواج کنه اما دختره قبول نکرد.. بعد از عروسی همین برادر شوهرش فکر کنم شوهرش رو دید... یه شب شوهرش رو میبرن به مهمونی بعد دختره عروسک میذاره تو لباسش واسه شوخی و خلاصه همین کارش باعث میشه حافظه پسره برگرده...
برج زهرمار و دختر شیطون بلا
 
امضا : Faezeh.p.h

Ayda1400

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #716
سلام دوستان دنبال ی رمانم ک دختره نمیدونم چیکاره بوده ی روز از دست پلیسا فرار میکنه و وارد خونه یه اقایی ک مذهبیم بوده میشه البته پسره قبلا اینجوری نبوده و از دست خانوادش قایم شده بیشتر از این یادم نیست ممنون
 

Mehra68

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
74
امتیازها
80
  • #717
*** Hidden text: cannot be quoted. ***

یه رمانی بود دختره از خانواده ی ساده فکر کنمم تک دختر بود دانشگاه تهران قبول میشه دیر میاد خوابگاه گیرش نمیاد با پدرش میرن به یک املاکی که دو پسر جوان اونجا بودن اونا میبرنش خوابگاه خودگردان بعد دختر روز اول دانشگاه میبینه اونا همکلاسی هاش هستن
یکی از این پسرها عاشقشمیشه ولی دختر کلا باهاش تو لجه پسر یه شب تا صبح جلوی در خوابگاه دختر تو سرما ویمیسته تا دختر بلخره کوتاه میاد
 

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
485
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #718
سلام
دنبال یه رمانم که فقط یه تیکش یادمه که دختره فامیلش سپهره بعد تو یه شرکتی کار میکنه که اسم پسره سپهره بعد این تشابه اسمی برا دختره دردسر میشه و....
ممنون میشم اسمشو بم بگین
کسی نبود که خونده باشدش:hanghead:
 
امضا : حیران

Faranan

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #719
سلام
دنبال یه رمانی میگردم که دختره داستان با پسر دوست پدرش ازدواج میکنه و فکر میکنه مجبوره ولی پسره عاشق دختره است،دختره حامله میشه ولی پسره برای اینکه تنبیهش کنه الکی میگه طلاق گرفتن و دوباره اشتی میکنن،خواهر برادر دختر پسره هم باهم ازدواج میکنن
دختره هم گل پرورش میده چند تا گلدون خونه داره
هیچکی نمیدونست؟یکی کمک کنههههههه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Momom

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
11
امتیازها
30
  • #720
سلامیه رمان خوندم ک اسم شخصیتارم یادم نیس اما اینطوری بود ک یه پسره دختریو ک میشناختش از قبل وقتی تازه عقد کرده میدزدش ولی دختره هرچی به چشماش نگاه میکنه براش اشناس ولی یادش نمیاد
این پسره ام یه دوستی داره که دکتره و میاد چندباری خونه پسره و به دختره کمک میکنه ک فرار کنه اما پسره دختررو باز برمیگردونه


خیلی درموردش فک کردم یکی کمک کنه
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا