سلام داستان دختری که عمه اش در نوزادی، وقتی پدرش داشته زنده به گورش میکرده میرسه و اون رو نجات میده. عمه تو تهران زندگی میکرد و تحصیل کرده بود. این دختر رو بزرگ میکنه. عمه که میمیره، تمام زندگیش به این میرسه. تو دفتر خاطرات عمه اش میخونه که چه سرنوشتی داشته. یک روز از روستا پیغام میارن که بره به روستا. اونجا میفهمه برادرش یکی از اهالی روستای بالا رو کشته. خانواده اون پسر هم چون پسرشون تهران زندگی میکنه و تحصیل کرده است، گفتن اون دختر تحصیل کردتون رو میخوایم.این دختر و پسر ازدواج میکنن اما هر کدوم خونه خودشون زندگی میکنن. این پسر ماهی یک بار به روستا برای سرزدن به خانوادش میرفته و مجبور میشه دختره رو هم ببره.
کسی یادش نمیاد اسم رمان رو؟