متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

...Zahra

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
0
  • #811
رمان درباره یک دختر دختر چادری در خانواده‌ ای مذهبی هست که عاشق پسرعموش هست. اما پسر عمو به خاطر شرایط زندگیش قصد ازدواج نداره. پسر به خاطر برادرش درسش رو رها کرده و توی مکانیکی کار میکنه همچنین گاهی به مرده ‌شور هم کمک میکنه...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

PanahKamali123

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
14
پسندها
19
امتیازها
33
  • #812
رمان درباره یک دختر دختر چادری در خانواده‌ ای مذهبی هست که عاشق پسرعموش هست. اما پسر عمو به خاطر شرایط زندگیش قصد ازدواج نداره. پسر به خاطر برادرش درسش رو رها کرده و توی مکانیکی کار میکنه همچنین گاهی به مرده ‌شور هم کمک میکنه...
احتمالا رمان " به همین سادگی "
امیر علی و محیا
نوشته میم.عیزاده بیرجندی
 

armin5579

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #813
سلام دنبال یه رمانی هستم که فک کنم بره دهه ۸۰ داستانشم اینطوریه که فامیلن و میرن شمال اونجا بحث ازدواج میشه و ازدواج میکنند ولی یکیشون بر اثر بیماری فوت میکنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

BlaCkfloWeR

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
979
پسندها
14,821
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
  • #814
سلام و خسته نباشید.
دنبال رمانی می‌گردم که نصفه خوندمش، اول با رمان هکر قلب اشتباهش گرفتم چون یه همچین اسمی داشت اما خودش نبود..
داستان درباره‌ی دختری هست که داخل شرطبندی که باباش کرده به طرف مقابل دخترش رو می‌بازه
کسی که صاحب دختره میشه یه پسر جوون هست که قصد دست‌درازی بهش رو داره اما باباش سر میرسه و دختره رو از پسره می‌گیره.
و از اون موقع به بعد پدر اون پسره میشه پدرخونده‌ی دختره که دوست داشته همیشه به جای پسر یه دختر داشته باشه.
کم‌کم دختره فضولیش می‌گیره و وقتی اتاق پدرش خوانده‌ش رو می‌گرده اطلاعاتی پیدا می‌کنه که مشخص می‌کنه پدر خوانده‌ش یک هکر کلاه سفیده.
به باباش اصرار می‌کنه که هک رو بهش یاد بده، و طی یه اتفاقات و بازی‌های شطرنج پدر خونده‌ش می فهمه دختره نابغه‌ست. (-_-)
دختره هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : BlaCkfloWeR

Ana.A

نو ورود
سطح
7
 
ارسالی‌ها
37
پسندها
689
امتیازها
3,603
مدال‌ها
7
  • #815
سلام و خسته نباشید.
دنبال رمانی می‌گردم که نصفه خوندمش، اول با رمان هکر قلب اشتباهش گرفتم چون یه همچین اسمی داشت اما خودش نبود..
داستان درباره‌ی دختری هست که داخل شرطبندی که باباش کرده به طرف مقابل دخترش رو می‌بازه
کسی که صاحب دختره میشه یه پسر جوون هست که قصد دست‌درازی بهش رو داره اما باباش سر میرسه و دختره رو از پسره می‌گیره.
و از اون موقع به بعد پدر اون پسره میشه پدرخونده‌ی دختره که دوست داشته همیشه به جای پسر یه دختر داشته باشه.
کم‌کم دختره فضولیش می‌گیره و وقتی اتاق پدرش خوانده‌ش رو می‌گرده اطلاعاتی پیدا می‌کنه که مشخص می‌کنه پدر خوانده‌ش یک هکر کلاه سفیده.
به باباش اصرار می‌کنه که هک رو بهش یاد بده، و طی یه اتفاقات و بازی‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Neda_2323

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #816
سلام دوستان دنبال رمانی میگردم که دختره شوهر خواهرش رو دوست داره اما پسره عاشق خواهر دختره میشه و نامزد میکنن دختره یه روز میره مهمونی و اونجا دچاره بیماری میشه و هرچقدر به خواهر و پدر و مادرش زنگ می‌زنه جواب نمیدن و مجبور میشه به شوهر خواهرش زنگ بزنه اونم میاد و با هم تو یه اتاق هستن که پلیس ها میان اینارو میگیرن و بعد به خاطر این سو تفاهم باهم ازدواج اجباری میکنن تا همین جاش یادمه میشه بگین اسم رمان چیه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

BlaCkfloWeR

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
979
پسندها
14,821
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
  • #817
امضا : BlaCkfloWeR

Shide

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
  • #818
دنبال رمانی میگردم که پسر از خانواده ای پولدار هست، اما پدرش مجبورش میکنه مدتی پایین شهر زندگی کنه و توی لباس فروشی کار کنه تا مرد بشه. همزمان توی شرکت پدرش هم کار میکنه. پسر مستاجر زیرزمین خونه ای در پایین شهر میشه. به مرور عاشق دختر صاحبخونه اش میشه...
رمان مرد بدلی
 

Shide

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
  • #819
سلام دوستان دنبال رمانی میگردم که دختره شوهر خواهرش رو دوست داره اما پسره عاشق خواهر دختره میشه و نامزد میکنن دختره یه روز میره مهمونی و اونجا دچاره بیماری میشه و هرچقدر به خواهر و پدر و مادرش زنگ می‌زنه جواب نمیدن و مجبور میشه به شوهر خواهرش زنگ بزنه اونم میاد و با هم تو یه اتاق هستن که پلیس ها میان اینارو میگیرن و بعد به خاطر این سو تفاهم باهم ازدواج اجباری میکنن تا همین جاش یادمه میشه بگین اسم رمان چیه
رمان در حسرت آغوش تو
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
67
عقب
بالا