مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

[Jila_jila]

سلام دوستان وقتتون بخیر من دنبال یه رمان می گردم که دختره مامانش توی کارخونه شکلات سازی کار می‌کنه و بعد با مدیر کارخونه ازدواج می‌کنه این مدیره یه برادر ناتنی داره که آدم سردیه و این دختره کم کم عاشقش میشه و پسره خیلی وقته که دوستش داره و بعد باهاش ازدواج میکنه

 

[BlaCkfloWeR]

سلام دوستان اسم رمانی رو میخوام که موضوعش پلیسی و عاشقانه هست و دختره با مرد همسایشون که زنش رو طلاق داده به دزدی میره و می خواستن که ماشین یه نفر رو بدزدن که اون فرد پلیس هست و از دختره می خواد که تو یه پرونده بهش کمک کنه

همکارم میشی رو چک کنید.

 

[مهسا ذ]

سلام یه رمان هست ژانر تقریبا مذهبی دختری چادری که با مادربزرگش سرایدار یه باغ هستن پسری در همسایگی آنها هست که چون برادرش به خاطر یه دختر چادر مرده از چادری ها بدش میاد و به قصد اذیت دختره میاد و مزاحمش میشه و بعد عاشقش میشه و صیغه اش میکنه و بعد مدتی مادر پسره در خارج مریض میشه و فوت میکنه پسره میره خارج و باز دوباره با صحبت های قبل مرگ مادرش در صدد اذیت دختره بر میاد و جلوی جمع چادر دختره و از سرش میکشه ، مادر بزرگ دختره فوت میکنه و اون به دنبال خانواده پدریش به دزفول میره اونجا یه پسر هست که مادرش نامزد سابق پدر دختر بوده و به قصد انتقام با اون دختر نامزد میشه و از اون طرف پسره تو تهران متوجه میشه علت مرگ برادرش دخترهای چادری نبودن و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[marysh]

سلام من چندسال پیش یه رمانی خوندم اسم شخصیتاشو یادم نمیاد اما دختروپسره جدا شده بودند که پسر باتغییرچهره وزدن ماسک میاد خونه دختره به عنوان مشاوره تابهش کمک کنه بدون قرص راحت تربخوابد. دختره ازچشمای اشناش میفهمه وبعد از مدتی که دوباره برمیگردن بهم دختره میفهمه پسره توکار خلاف و باند ایناست وبا 2 3 نفردیگه دارن فرار میکنند.حین فرار یکی از کسایی که باهاشون بود فکنم اسمش سامیار هچین چیزی بودن به دختره دارو میده بچش سقط میشه. رمان قوی و خوبی بود کسی میدونه بگه خیلی دنبالش گشتم اما پیدا نکردم

 

[Artatehrani]

رمان راجب ی دختریه ب اسم بهار‌ک دانشگاه ی شهر دیگه قبول میشه و میره پیش دوست پدرش زندگی کنه امیرعلی پسر دوست پدرش مسافرت بوده و نمیدونسته بهار میاد
وقتی برمیگرده از مسافرت بهار تو خونه تنها بوده و...

 

[L.s]

رمان پدر خوب

وای خدا ممنوننننننن

 

[sety85]

رمان درباره دختری که یک شب پدر و مادرش داخل ماشین دعوا میکنن این دختر از ماشین پیداه میشه بعد از چند ساعت داخل اتوبان پسری به اسم حامی اونو سوار میکنه میبره در خونشون اسم دختر هم رزا هست طی اتفاقاتی اینا متوجه میشن باید بخاطر یک ارث باید باهم ازدواج کنند

 

[.REIHANEH.]

سلام کسی اسم این رمان رو میدونه؟


((دختره یه داداش داشته
تو زیرزمین خونه شون داداشه و دوستاش بند موزیک داشتن
دختره عاشق دوست داداشش میشه ولی هبچ وقت بهش نمیگه
میره دختره با یکی ازدواج میکنه
از شوهرش یه پسر میاره
دومی و که باردار بوده
کامیون میزنه تو جاده به شوهرش
دختره میره سردخونه جنازه شوهرش و میبینه که تیکه تیکه شده بوده
انقدر گریه میکنه بچه میوفته
دیگه تهش هم دوست داداشش میگه من عاشقت بودم
اینم میگه منم همینطور
بعد باهم ازدواج میکنن))

 

[Paria00]

سلام یه رمانی بود که اسم شخصیت هاش امیر و ایسو بود
ایسو پدرش معتاده، ایسو به اصرار دوستش وارد یه گروه میشه توی تلگرام و اونجا با امیر هم صحبت میشه
امیر اونوتوی مهمونی میبینه و خوشش میاد از ایسو
ایسو مشکل قلب داره و امیر یه ارباب و ۲۹ سالشه و عاشق شکنجه دختراس
وقتی ایسو امیر ازدواج میکنن رقیب امیر برای ایسو تله میذاره و جوری صحنه سازی میکنه که انگار ایسو به امیر نامردی کرده
و بعدش امیر وقتی این موضوعو میفهمه ایسو رو شکنجه میده

 

[Paria00]

سلام یه رمانی بود که اسم شخصیت هاش امیر و ایسو بود
ایسو پدرش معتاده، ایسو به اصرار دوستش وارد یه گروه میشه توی تلگرام و اونجا با امیر هم صحبت میشه
امیر اونوتوی مهمونی میبینه و خوشش میاد از ایسو
ایسو مشکل قلب داره و امیر یه ارباب و ۲۹ سالشه و عاشق شکنجه دختراس
وقتی ایسو امیر ازدواج میکنن رقیب امیر برای ایسو تله میذاره و جوری صحنه سازی میکنه که انگار ایسو به امیر نامردی کرده
و بعدش امیر وقتی این موضوعو میفهمه ایسو رو شکنجه میده

«اسم رمان» چیه لطفا بگید خواهش.
میکنم