متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

تمرین نویسندگی تمرین نویسندگی کاربران (دوره‌ی اول) | انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع YEGANEH SALIMI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 2,141
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,796
پسندها
9,337
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1
IMG_20210711_011516_921.jpg

عرض سلام و وقت بخیر به کاربران عزیز انجمن یک رمان. همانطور که مستحضر بودید، توضیحات کامل دررابطه با تمرین نویسندگی در فراخوان دوره‌ای تمرین نویسندگی شرح داده شد و تعدادی از کاربران و نویسندگان برای پیشرفت سطح قلم و نگارش خود اعلام آمادگی کردند.


قرار بر این شد که یک پست کوتاه معرفی (شامل نام، ژانر و خلاصه‌ی کلی‌ای از محتوای متن خو‌د) به‌همراه یک پست با حداکثر ۴۰ خط سیستم (۱۰۰ خط گوشی) و حداقل ۲۰ خط سیستم (۶۰ خط گوشی) ارسال کنید. هردو قسمت متن خود را به‌صورت یک‌جا و در [COLOR=rgb(217...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,796
پسندها
9,337
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #2
امضا : YEGANEH SALIMI

ήίάž

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
649
پسندها
5,710
امتیازها
21,973
مدال‌ها
14
  • #3
منتقد و ویراستار: A.TAVAKOLI❁ Arezoo.Tavakoli

نام: نفر پنجم
ژانر: جنایی، معمایی
خلاصه:
قتل تاجر معروف دهکده را در شوک فرو میبرد. سه نفر از افرادی که در گذشته در. این دهکده زندگی‌میکردند، با شنیدن خبر شوکه کننده ای از دوست قدیمی خود، در ارتباط با قتل تاجر، وحشت زده به دهکده باز میگردند... .


لبش را گزید و چند قدم عقب رفت تا بهتر ببیند. قلمو را در دهانش گذاشت و به بوم زل زد، نمی‌توانست بفهمد ایرادش کجاست، اما می‌دانست که به حتم مشکلی در نقاشی هست. با خستگی آهی کشید و به دخترکی که مدل نقاشی‌اش شده بود اشاره‌ای کرد و او را در آغوش کشید. لبخند کوچکی به رویش زد، نوازش های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ήίάž

Bluə

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
313
پسندها
2,488
امتیازها
12,063
مدال‌ها
10
  • #4
منتقد و ویراستار: RahaAmini Raha.Amini

[یادگاران مشتعل]
ژانر: تاریخی
خلاصه: این داستانک بر گرفته از تنها داستان به‌جا مانده از بانو پرین، دانشمند و نویسنده‌ی آریایی می‌باشد.

بوی درهم آمیخته‌ی گل‌های رُز، نرگس و شمعدانی به مشامش می‌رسید.
به راستی شمیم عطر‌آگین‌شان، نداوت ویژه‌ای به پرین می‌بخشید... .
لبخندزنان به طرف گلدان شمعدانی سپید قدمی برداشت.
صدای تق تق قدم‌هایش در گرداگرد کتاب‌خانه، به ایضاح قابل شنیدن بود.
دستش را جلو برد و گلدان سفالی معطر را در دست گرفت؛ به آرامی برگ گل‌هایش را آرام لم*س کرد و آنان را بویید.
برای پرین بوی خاطره‌انگیزی داشتند! چرا که او از همان ابتدای کودکیش تعشق زیادی نسبت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Bluə

Lili.Da

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,310
پسندها
28,718
امتیازها
53,071
مدال‌ها
23
سن
24
  • مدیر
  • #5
منتقد و ویراستار: M.JOUDI❁ Khazaan

نام رمان: نگونسار
نام نویسنده: الی
ژانر: فانتزی
خلاصه:
لیان و لیانا در پیک‌نیک به سر می‌بردند؛ که از جعبه خوراکی خودشان وارد ریورز تایم می‌شوند. اما همه چیز زمانی ترسناک می‌شود که میفهمند زمان در آن دنیای عجیب در دور تند است؛ باید قبل انکه چون نوزادی کوچک به خاک سپرده شوند؛ به دنیای خود بازگردند.

رنگین کمان در آسمان دیده می‌شد و خبر از بارش باران می‌داد. شهر لیور فورد را سکوت در بر گرفته بود.
مردم در تنب‌های شماره گذاری شده خودشان در خواب یودند. اخر هیچ‌کس از روز‌های رنگین‌کمانی خوشش نمی‌آمد. برایشان دلگیر بود. تنها هارپر به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Lili.Da

mel mel

هنرمند انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
3,253
پسندها
40,019
امتیازها
69,173
مدال‌ها
30
سن
17
  • #6
منتقد و ویراستار: S SHIVA PANAH

*بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم*

نام: هالسیون
ژانر: اجتمایی، طنز، رئال‌جادویی
خلاصه: الینا فاستر، دختر دانشجویی که زندگی مبتذل و کلیشه‌ای را می‌گذراند، پس از خوش‌گذرانی‌ای که شب گذشته با دوستانش داشت، تحولی غیرقابل باور برایش رخ می‌دهد؛ و در صبح‌هنگام، با نوزادی در تخت‌خوابش روبه‌رو می‌شود!
(هالسیون: به معنای ایام خوش گذشته
در آینده میخوام این داستان رو بنویسم، پس لطفاً کپی نکنید.)


با دستان لرزان و چروکیده‌اش صحفه‌ی دیگری را ورق زد. کلمات جلوی دیدگانش تار جلوه می‌داد و با وجود آنکه عینک زده بود، نمی‌توانست درست کلمات را بخواند. عینک را جابه‌جا می‌کند و وقتی می‌بیند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

الهه یخی

رو به پیشرفت
سطح
24
 
ارسالی‌ها
213
پسندها
4,187
امتیازها
39,673
مدال‌ها
19
  • #7
منتقد و ویراستار: Z.MOSLEH❁ Zari.Mosleh

به‌نام خدا
نام: قتلگاه بانو
ژانر: فانتزی، عاشقانه
خلاصه: بانو دختر ناشناسیه که عددهه‌ای از مردم رو به طرز وحشیانه‌ای می‌کشه و چهره‌اش رو فقط مقتولین دیدن. شاهزاده آرسین برای دست‌گیری زنی که اصلاً صورتش رو تا به حال ندیده دست به کار می‌شه و در این بین پرده از رازی بر می‌داره که تو گذشته‌های دور ریشه داره.


اهورا
مادرم با خشم نگاهم می‌کنه. چشم‌های سردش هیچ حسی به جز ترس رو بهم القا نمی‌کرد. موهای صاف و بلند مشکیش رو پشت تاج اسکلتی منزجر کننده‌اش جمع کرده بود.
مقابلش سر پا ایستاده بودم و اون با ناخن‌های بلندش دسته‌ی تخت سیاهی که روش جلوس کرده بود رو می‌فشرد. از اون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : الهه یخی

پفک نمکی

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
186
پسندها
2,909
امتیازها
13,713
مدال‌ها
9
  • #8
ویراستار: Rahel. Rahele.khaleghi
منتقد: N Niyosha22
نام: قانون من
ژانر: عاشقانه
خلاصه: از یک جایی به بعد، قانونی برات خودت می‌گذاری و سرسخت پایبند آن می‌شوی، اما یک روز این قانون شکسته خواهد؛ شاید آن روز، روزی باشد که دوباره عاشق می‌شوی! مردی که به خاطرش تمام قانون‌ها و خط قرمزهایت را زیرپا می‌گذاری. زمانی که چشمانت را می‌بندی و عطر تلخش را با تمام وجود، استشمام می کنی! آیا شکننده این قانون، می تواند دوباره اعتماد از دست رفته‌ات را به تو باز گرداند؟


اسپرسو رو ریختم تو لیوان و نشستم جلوی تلویزیون، یهو مبل شروع به لرزیدن کرد یه نگاه به بغلم کردم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

E.raven

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
69
پسندها
585
امتیازها
3,713
مدال‌ها
6
  • #9
ویراستار: *chista* *chista*
منتقد: N.Karevan❀ Nafiseh.Karevan

نام رمان: استخوان‌های دل خون
نویسنده: e.raven کاربر انجمن یک رمان
ژانر:#علمی_تخیلی #معمایی
خلاصه: به نظر می‌رسید پرونده گم شدن رایا مکنزی، پرونده‌ای مشابه با دیگر پرونده‌های کودکان فراری و یا گمشده باشد که بعد از مدتی حل می‌شود؛ اما زمانی که چت رومی به نام چت روم جهنم در لپ تاپ دخترک پیدا می‌شود، فیلیکس وِین درمیابد که معما چیزی بیش از یک فرار ساده است؛ اما هرچه بیشتر در بطن ماجرا می‌رود، خود را بیشتر در بازیی میابد که حتی بازیکن‌هایش را هم نمی‌شناسد و این تازه آغاز داستانی‌ست که هیچ قهرمانی درونش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,651
پسندها
13,043
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
  • #10
ویراستار: ZAHRA MODABER Zahra.Modaber
منتقد: YEKTA ONSORI "yekta∞musicbaz"

نام رمان: مخاطب
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
نویسنده: دلناز نیازی
خلاصه:

حس بدیِ وقتی از طرف نزدیک‌ترین فرد زندگیت پس زده بشی. حالا فکرش رو بکن اون فرد، پدرت باشه!
دلارا ملقب به دِلی، اهل شیراز به زور باباش مجبور به ازدواج با یک پیرمرد ۶۰ ساله میشه؛ اما سر سفره عقد به جای بله فرار می‌کنه و میره ترمینال که بره تهران.
اما همه چیز به همین سادگی نیست... . تو قصه ما کلاغه به خونش نمی‌رسه! شما فکر می‌کنید چه سرنوشتی در انتظار دلی می‌تونه باشه؟...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا