«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

تمرین نویسندگی تمرین نویسندگی کاربران (دوره‌ی چهارم) | انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع YEGANEH SALIMI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 1,846
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,799
پسندها
9,459
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #31
نام: سرنوشتی بس شوم
نویسنده: ساپورا
ژانر: تراژدی# عاشقانه
خلاصه:
گاها، نمی شود فراموش بکنی! ساده بگذری و آرام به زندگی ادامه دهی. درست لحظه ای که احساس خوشبختی در وجودت رخنه می کند، همان لحظه که خدا را بیشتر از هر زمانی باور داری، یک اتفاق همه چیز را بر هم می زند و دنیا محو می شود.
شروع رمان:

بی صدا آهی کشیدم. خواستم از ماشین پیاده بشم که مانعم شد.
- باشه... بابا ناراحت نشو. شوخی کردم دیگه، جنبه ی شوخی کردنم نداری.
مکثی کرد و خیره به چشمام ادامه داد:
- معذرت می خوام بابت اونروز، می دونم حرفام خیلی تلخ بود. کمی هم تند رفتم؛ اما هیچ قصد و منظوری نداشتم. به عنوان یه دوست انقدر برام عزیز هستی که حتی نمی خوام یه ساعت ناراحتی تو ببینم.
هر چی از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,799
پسندها
9,459
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #32
نام رمان: متخلف کوچک

ژانر: اجتماعی، معمایی

خلاصه: دختراست، اما محکم. درد کشیده است، اماصبر را فراموش نکرده است. خودش یکه و تنها مسیر زندگی را می‌پیماید. شاید آلوده شده است؛ اما دنیا که به او وفا نکرده بود!
اما خدا برای آن‌هایی که آلوده هستند هم کمک می‌فرستد. شاید با آمدن او در زندگی‌اش، زندگی روی خوشش را به او نشان دهد و حقایق گذشته را آشکار سازد.





با سرعت می‌دوید. نفس نفس می‌زد و هر آن ممکن بود قلبش از سینه‌اش بیرون بزند. نه اینکه اصلا نمی‌د‌وید؛ او روزانه زیاد می‌دوید، ولی باران سیل‌آسایی که از آسمان مانند شلاقی به سرو صورتش می‌کوبید، کارش را سخت می‌کرد. مامورها دنبال او بودند و باید زودتر از دستشان می‌گریخت. نباید خانه‌اش را پیدا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,799
پسندها
9,459
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #33
نام رمان: حاشیه ممنوع
نام نویسنده: رستا_الف ( زهرا احمدی )
ژانر: عاشقانه، درام
خلاصه: روایت عشقی بر پایه‌ای حاشیه و اجبار...رادین و آرشیدایی که برای آیندشان تصمیم می‌گیرند ولی به اشتباه! و تاوان اشتباهاتشان را لمس می‌کنند...

کلاه کپش را روی سرش گذاشت و از ماشین پیاده شد.
سیاهیِ شب تهران بزرگ را در بر گرفته بود و کمکی بود برای شناخته نشدنش.
نگاهی به روبه‌رویش کرد. بامِ تهران! همانجایی که همیشه حسرت خورده بود که چرا با آرشیدا به آنجا نیامده بود! همان جایی که به آن پناه برده بود در تمام این سال‌های سیاه!
خودش را به بالای آن رساند. شلوغ بود مثل همیشه. دختر و پسرهایی که چون لیلی و مجنون دست در دست هم بودند و صدای خنده‌هایشان گوشِ فلک را کَر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,799
پسندها
9,459
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #34
عنوان: سرریزی
نویسنده: پانیذ کریمی
ژانر: #تراژدی
خلاصه:
آدمی از حرمان سرریز می‌شود، و می‌گرید. مردم شهر خاکستریِ هم همگی به یکباره غم‌های سرکوب‌شده‌شان طغیان می‌کند؛ و قرار است تا صبح انبوه اشک‌های مردم و آسمان، همه‌جا را بشوید. ایکاش صبح‌دم آسمانشان صاف‌تر شود، و دل‌هایشان عاری از دوده‌ی در همه‌جا نشسته، و دنیایشان بهتر از قبل.

قدم‌های بی‌جانش را روی زمین کشید که صدای خش‌خش چکمه‌های کوتاه سیاهش از برخورد با سطح آسفالت قدیمی بلند شد. باد هوهوکنان به دورش می‌پیچید و موهای مشکی به نسبت موی مردانه بلندشده‌اش را از روی چشم‌هایش کنار زده و صورت رنگ‌پریده‌اش را بیش از قبل رو به سفیدی متمایل می‌کرد و اشک‌هایش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEGANEH SALIMI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا