دلنوشته مجموعه دل‌نوشته‌ این دل از پای بست ویران است | ivy کاربر انجمن یک رمان

[ivy]

« به نام ایزد پاک »
نام دلنوشته: این دل از پای‌بست ویران است!
نویسنده:
ivy [SAEEDEH.T]
مقدمه:
پرسشی نکن
چرا که این خاموشی،
تنها سایه‌ای از یک فریاد است
که در گلو شکست!
خموشی،
چون آیینه‌ی ترک‌خورده‌ای
تکه‌تکه‌ام می‌کند
و هر تکه،
چهره‌ای از من است
که میان هزار رویا
گم شده.
زندگی هنوز ادامه دارد
اما
چگونه می‌توان ادامه داد
وقتی ریشه‌ها
از خاک جدا شده‌اند؟
این دل،
چون خانه‌ای‌ست
که سقفش
زیر باران‌های بی‌پایان فرو ریخته.
چون درختی‌ست
که هر شاخه‌اش
به سوی خشکی دست دراز کرده.
نپرس از این روزها،
که هر روز
چون آینه‌ای غبارگرفته
خاطره‌ها را
در هاله‌ای محو،
بازتاب می‌دهد.
زندگی جاری‌ست،
اما بدان،
این دل...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Violinist cat❁]

•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...​

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ivy]

درختی هستم
که ریشه‌هایم،
در آسمانی غبارآلود
پنهان شده‌اند.
هر بار که باد می‌وزد،
شاخه‌هایم
به دنبال خاک می‌گردند.
***
صدایی هست
که همیشه مرا صدا می‌زند
اما هر بار که به سویش می‌روم،
تنها خالیِ یک اتاق است
که آغوش می‌گشاید.