نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

pr!ncess

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
14
امتیازها
40
  • #1,721
سلام یه رمان بود که دختره دختر یه خانواده پولدار بود ولی خودش یه بوتیک زده بود و لباس طراحی میکرد به همراه دو تا دوستانش تو یه خونه زندگی میکردن البته همشون هم از پسرا به دلایلی متنفر بودن تا اینکه دختره با یه پسر خیلی پولدار اما مغرور از طرف خانواده اش آشنا میشه و ماجراهایی بی نشون پیش میاد ممنون میشم اسمش و بهم بگید
رمان همین که کنارت نفس میکشم رو چک کنید،همچین موصوعی داره
 

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
3,230
پسندها
10,918
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
  • #1,722
رمان ورزشی چند تا میگید؟
به جز سه سوت وعشق و دیوانگی
 
امضا : ELHAMrr
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

BARAN_B

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,375
پسندها
8,686
امتیازها
28,673
مدال‌ها
20
  • #1,723
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ELHAMrr

Fariba aaa

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
  • #1,724
سلام یه رمان چند سال گیش خوندم در مورد دو تا خواهر که بعد از جدای مادر وپدر دختر بزرگ با باباش میمونه برای باباش مواد میخره دوست پدرش بهش ت*جاوز میکنه دختره یکبارمیره مواد بگیره مواد فروش انگشت دختره رو قطع میکنه دختر بزرگ که میشه با مردا مشکل داره
رمان مرد قد بلند .خیلی رمان زیباییه
 

ریما..

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
1
امتیازها
3
  • #1,725
کسی نمیدونه اسم رمانی ک درخواست کردمو؟

دختره یادم میاد تو مهمونی اشتباهی با پسره میگیرنش بعدش پدر دخترع میگه باید ازدواج کنید خلاصه ب اجبار ازدواج میکنن دختره کُرده و خیلی مهربونه یجایی از داستان که یادمه این بود که دختره هر روز صبح به خاطر اینکه پسره ک اسمش اراد بود صبحانه نمیخورد براش اب پرتقال و شکلات میبرد پسره هم خیلی سرد و مغرور بود
لطفا اگه میدونید اسمشو بگین:)
اسم رمان همسر اجباری هست
 

Fariba aaa

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
  • #1,726
کسی نمیدونه اسم رمانی ک درخواست کردمو؟

دختره یادم میاد تو مهمونی اشتباهی با پسره میگیرنش بعدش پدر دخترع میگه باید ازدواج کنید خلاصه ب اجبار ازدواج میکنن دختره کُرده و خیلی مهربونه یجایی از داستان که یادمه این بود که دختره هر روز صبح به خاطر اینکه پسره ک اسمش اراد بود صبحانه نمیخورد براش اب پرتقال و شکلات میبرد پسره هم خیلی سرد و مغرور بود
لطفا اگه میدونید اسمشو بگین:)
همسر اجباری
 

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
3,230
پسندها
10,918
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
  • #1,727
امضا : ELHAMrr
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

*Rozhina*

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
174
پسندها
3,871
امتیازها
16,633
مدال‌ها
11
  • #1,728
میشه خواهشا چندتا رمان طنز جدید معرفی کنید؟
نمیخوام از طنزهای بی مزه یا کلیشه ای (توهین نیست ب دل نگیرید) باشه یکم جدید باشه ...تازه خنده دار باشه بی مزه نباشه
 
امضا : *Rozhina*

Fariba aaa

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
  • #1,729
چرا کسی اسم رمانهایی که من میخوامو نمیگه.یعنی کسی نخونده این رمانهارو.اگه میدونید لطفا بگید
 

t.sh

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
9,339
امتیازها
27,673
مدال‌ها
18
  • #1,730
سلام دوستان
شدیدا نیاز دارم به رمان همخونه ای...
میشه معرفی کنید؟
قرار نبود رو خوندم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا