- تاریخ ثبتنام
- 21/10/18
- ارسالیها
- 380
- پسندها
- 14,593
- امتیازها
- 33,373
- مدالها
- 18
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش ،تاپیک زده شد ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد.
قوانین :
●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام میباشد پس لطفا معرفی یادرخواست رمان نداشته باشید!
●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون فقط کافی خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اونرمان که یادتون هست رو بنویسید.
●دوستانی که میخوان کمک...
اگه اشتباه نکنم زهر تاوانسلام خسته نباشین، من قبلا یه رمان خوندم که اسمشو فراموش کردم.
رمان ازین قرار بود که دختره یدونه بود و پدر مادرش پزشک بودن، عاشق پسرعموش فکرکنم به اسم کیانمهر میشه اما بعد یسری اتفاقا مجبور میشه با استاد دانشگاهش ازدواج کنه و بعد به یه سفر خارج از کشور میره و برمیگرده و به کیانمهر میرسه، همینقدشو یادمه که با کیانمهر معامله های دوست داشنتی میکردن و رمان از جایی شروع میشه که دختره از سفر خارج از کشورش برمیگرده و پدرش برای دخترش که تازه مدرک درکتری شو گرفته مهمونی تشکیل داده که همه هستن.ممنون
سلام دنبال رمانی با این مضمون می گردم
دختری سالها قبل به عنوان خون بس(اگه اشتباه نکنم) به یکی از پسرای قبیله داده میشه بعد از مدتی که بار دار میشه پسره به خارج از کشور میره ،مادرش که تهرانی بوده دختر رو پیدا می کنه و بعد از به دنیا آوردن بچه ش اون پسر بچه رو به نام خودش وهمسرش به فرزندی میگیره و اون دختر فکر میکنه بچه ی خودش مرده و این پسر برادرشه .دختره با شخصی در فضای مجازی آشنا میشه و گاهی براش درد دل می کرده بعدها معلوم میشه همسر سابقش بوده و ......
اتش دلیه رمانم هست دنبالش میگردم فقط یادمه دختره واسه انتقام پدرش وارد خونه کسی که بدبختشون کرده به عنوان خدمتکار میره و اسم یکی از پسراش حامی و بعد پسره نیدونسته دختره کیه بعد عاشق هم میشن