نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,589
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #71
سلام دوستان
یه رمانی که یه گروه دزد میرن خونه دختره گاوصندوق باباشو خالی کنن بعد دختره خودش بهشون کلید گاوصندوق و میده بعدش باهم اشنا میشن فکر کنم اسم دختره اترین بود پسره هم فک کنم رادوین یا اراد بود
لطفا اسمشو بگین چون دنبالشم ممنون
 
امضا : .Asal.r

H.Z.AMIRI

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
10
امتیازها
0
  • #72
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش ،تاپیک زده شد ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین :

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام میباشد پس لطفا معرفی یادرخواست رمان نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون فقط کافی خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌رمان که یادتون هست رو بنویسید.

●دوستانی که میخوان کمک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,968
پسندها
41,969
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • مدیر
  • #73
سلام. من یه رمان قبلا خوندم که یه دختر توی نت اگهی میده که کلاس رقص بزاره. با دوستش. اما پسر عمش از خارج میاد و اونو با خودش میبره. پسر عمش یکی دیگه رو دوست داره اما کم کم عاشق دختر داستان میشه. اسمش؟؟
 
امضا : Kalŏn

༊cαlх

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,292
پسندها
16,981
امتیازها
38,073
مدال‌ها
18
  • #74
سلام خسته نباشین، من قبلا یه رمان خوندم که اسمشو فراموش کردم.
رمان ازین قرار بود که دختره یدونه بود و پدر مادرش پزشک بودن، عاشق پسرعموش فکرکنم به اسم کیانمهر میشه اما بعد یسری اتفاقا مجبور میشه با استاد دانشگاهش ازدواج کنه و بعد به یه سفر خارج از کشور میره و برمیگرده و به کیانمهر میرسه، همینقدشو یادمه که با کیانمهر معامله های دوست داشنتی میکردن و رمان از جایی شروع میشه که دختره از سفر خارج از کشورش برمیگرده و پدرش برای دخترش که تازه مدرک درکتری شو گرفته مهمونی تشکیل داده که همه هستن.ممنون
اگه اشتباه نکنم زهر تاوان
 

Adrian

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
125
پسندها
2,557
امتیازها
14,063
مدال‌ها
10
  • #75
دنبال یه رمانم که چند سال پیش خوندم.
اسم شخصیت اصلی دامونه که پدرش به جرم قتل مادرش اعدام شده.پیش عمش زندگی میکنه.تو آزمایشگاه کار میکنه و یه دختره به عنوان کار آموز میاد پیشش.
 
امضا : Adrian

Adrian

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
125
پسندها
2,557
امتیازها
14,063
مدال‌ها
10
  • #76
سلام دنبال رمانی با این مضمون می گردم
دختری سالها قبل به عنوان خون بس(اگه اشتباه نکنم) به یکی از پسرای قبیله داده میشه بعد از مدتی که بار دار میشه پسره به خارج از کشور میره ،مادرش که تهرانی بوده دختر رو پیدا می کنه و بعد از به دنیا آوردن بچه ش اون پسر بچه رو به نام خودش وهمسرش به فرزندی میگیره و اون دختر فکر میکنه بچه ی خودش مرده و این پسر برادرشه .دختره با شخصی در فضای مجازی آشنا میشه و گاهی براش درد دل می کرده بعدها معلوم میشه همسر سابقش بوده و ......

مطمئن نیستم ولی فک کنم پانتی بنتی باشه
 
امضا : Adrian

Roya.saadat

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
190
پسندها
4,626
امتیازها
24,673
مدال‌ها
12
  • #77
سلام
یه رمانی بودکه یه زن بیوه ای بود که یه دختر کوجیک داشت و خودش کار میکرد و خرج خانواده اش رو میده و یه خواهر کوچیک تر از خودش داره و این خواهره یه دوست پسر داره که مسر حاجیه و اون خواهر بزرگه میفهمه و از یه پارتی خواهرش رو میاره بیرون و پسر حاجی خواهر رو میبین۶ ولی نمیدونه خواهر دوست دخترشه
من تا همین جای رمان رو خوندم:/
ممنون میشم اسمش رو بهم بگین
 

as.mo

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
9
پسندها
32
امتیازها
33
  • #78
سلام
رمان در مورد دختری بود که بعد از مرگ پدرش به ایران برمیگرده مجبوری تو سفارت به عقد پسری که اسمش فکرکنم کیا بود درمیاد ولی بعدا تو خواب بهش ت*جاوز میکنن و اون باردار میشه و فرار میکنه خارج و پسرعمش خیلی کمکش میکنه بعدا نامزد قبلیش بهش قول میده که اون فرد رو پیدا کنه وبا این حرف میکشونتش ایران و بعد ها مشخص میشه که همون کس نامزدش بوده و بخاطر انتقام از پدر دختره با همکاری شوهر عمه دختره این کار رو کرده
اسم خواهر پسره پریساس و بعدا با مردی به اسم احمد ازدواج میکنه
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sevin

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
14
امتیازها
30
  • #79
سلام. یه رمان یک سال پیش خوندم در مورد یه دختری بود که به اجبار پدر خوندش با یه پسری ازدواج می کنه. دختره در واقع دختر واقعی خونوادش نبودن و به اصرار برادرش به اسم سجاد به فرزندی قبولش کرده بودن و بعد مرگ سجاد پدرخوندش دنبال بهونه ای بوده تا از خونش بیرونش کنه. از طرف دیگه پسره هم با یک زن شوهردار به اسم نسیم دوسته و با فشارهای اون تمام حرصشو سر دختره می ریزه. به شدت کتکش میزنه و می برتش میندازه بیمارستان و خودش میره مسافرت. و وقتی بر میگرده می بینه وضعیت خیلی بدی داره تو بیمارستان و خیلی اتفاقا می افته تا می فهمه نسیم و شوهرش برای پولش نقشه ریختن و عاشق زن خودش میشه
 

Moon._.star

ویراستار آزمایشی
سطح
24
 
ارسالی‌ها
388
پسندها
17,215
امتیازها
35,373
مدال‌ها
18
  • #80
یه رمانم هست دنبالش میگردم فقط یادمه دختره واسه انتقام پدرش وارد خونه کسی که بدبختشون کرده به عنوان خدمتکار میره و اسم یکی از پسراش حامی و بعد پسره نیدونسته دختره کیه بعد عاشق هم میشن
اتش دل
 
امضا : Moon._.star
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا