مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Death Stalker

میم‌ساز انجمن + نویسنده انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
4/9/20
ارسالی‌ها
5,199
پسندها
155,963
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
سطح
44
 
  • #3,941
سلام
رمانی می‌خوام که تخیلی و ترسناک باشه عشق ‌و‌ عاشقی هم توش نباشه (البته اگه رمانی پیدا بشه عشق و عاشقی توش نباشه)
:whistlinng:
 
امضا : Death Stalker

Parandak

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/3/20
ارسالی‌ها
25
پسندها
40
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #3,942
سلام. یه رمانی بود که دختر و پسره خواهر و برادر نبودن و پسره عاشق دختره بود. دختره هم چون فک میکرد اون برادرشه احساس گناه میکرد. توی یه خانواده مذهبی هم بودن. کسی اسمش رو میدونه؟
 

Mers~

مدیر ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
26/9/20
ارسالی‌ها
2,766
پسندها
35,385
امتیازها
66,872
مدال‌ها
40
سن
19
سطح
36
 
  • مدیرکل
  • #3,943
سلام. یه رمانی بود که دختر و پسره خواهر و برادر نبودن و پسره عاشق دختره بود. دختره هم چون فک میکرد اون برادرشه احساس گناه میکرد. توی یه خانواده مذهبی هم بودن. کسی اسمش رو میدونه؟
رفیقم اینو برام تعریف کرده بود...
من خواهرت هستم.
مگه من خواهرت نیستم؟!
یه همچین اسمی داشت
 
امضا : Mers~

Parandak

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/3/20
ارسالی‌ها
25
پسندها
40
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #3,944

Mers~

مدیر ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
26/9/20
ارسالی‌ها
2,766
پسندها
35,385
امتیازها
66,872
مدال‌ها
40
سن
19
سطح
36
 
  • مدیرکل
  • #3,945
امضا : Mers~

Parandak

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/3/20
ارسالی‌ها
25
پسندها
40
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #3,946
بچه ها رمان هایی مثل منجی تخیلی اینا هست؟ مثلا پسره خلافکار باشه و عاشق یه دختر معمولی باشه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Zeynab zareei

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/2/21
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #3,947
خلاصه داستانش این بود ک دختره با پدر بزرگش زندگی میکرد و پدر مادرشو از دست داده بود و فوبیا آتش داشت و توی دانشگاه تهران قبول شده بود قرار بود بره پیش فامیلاشون و اونجا می‌ره و پسر فامیلاشون هم بهم ابراز علاقه می‌کنه ولی هیچی نمیگه تا تصمیم میگرع بره کلاس موسیقی و اونجا همین ک وارد سالن میشه میبینه ک پسره ک یعدا عشقش میشه به زیبایی ویالون میزنع و اون مسمم میشه ک ویالون یاد بگیره ک استادش همیک میبینظ اونو با عشقش اشتباه میگیره .... خیلی تشابه بهم داشتن حتی شمال هم میرن .....چند ثانیه پیش
 

Zeynab zareei

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/2/21
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #3,948

گل گندم

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #3,949

گل گندم

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #3,950
سلام دنبال اسم یک رمانم که دختره پیش عموی ناتنیش که فکرکنم اسمش محمد بود زندگی میکنه که حسابداریک شرکته وعموهه مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه چون دختره خونوادش همه فوت شدن دختره از عموش که حالاشوهرشه فوت وفن حسابداری رویادمیگیره وتوی کارش خرفه ای میشه شوهرش فوت میکنه ودختره جاشوتوی شرکت میگیره....
هیچ کسی نخونده اینو؟؟؟؟؟؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا