- ارسالیها
- 493
- پسندها
- 808
- امتیازها
- 4,683
- مدالها
- 9
- نویسنده موضوع
- #21
من بهخوبی تمرین فالکونر را بهیاد ندارم، چون مطمئناً زمانی بود که «تمرین» برای ما معنی نداشت! اما خاطرهای مبهم از عمو لوتر دارم؛ همیشه لبخند میزد، با بستههای آبجو و گیتارش میآمد، سپس در حالی که ما دور هم نشسته بودیم با جوزف تکنوازی میکرد و همهچیز را مینوشید. عمو لوتر، بلوز⁵⁸ مینواخت و جوزف گیتار و سازدهنی میزد. این صداها بود که گاهی کمک میکرد به خواب برویم.
رویای موسیقی جوزف زمانی که فالکونز پس از اینکه یکی از آنها، بهنام پوکی هادسون، برای تشکیل یک گروه جدید کنارهگیری کرد، از بین رفت. اما جوزف هنوز به خانه میآمد و با نواختن گیتارش، کوک آن را باز میکرد و سپس آن را در جای معمولش در پشت کمد اتاق خوابش میگذاشت. تیتو، اولین نوازندۀ گیتاریست بین ما، به آن کمد مانند گاوصندوق...
رویای موسیقی جوزف زمانی که فالکونز پس از اینکه یکی از آنها، بهنام پوکی هادسون، برای تشکیل یک گروه جدید کنارهگیری کرد، از بین رفت. اما جوزف هنوز به خانه میآمد و با نواختن گیتارش، کوک آن را باز میکرد و سپس آن را در جای معمولش در پشت کمد اتاق خوابش میگذاشت. تیتو، اولین نوازندۀ گیتاریست بین ما، به آن کمد مانند گاوصندوق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش