• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

رتبه دوم اجتماعی رمان روژناک | مرضیه حیدرنیا (روجا) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع روجا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 220
  • بازدیدها 4,749
  • کاربران تگ شده هیچ

روجا

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
11/3/19
ارسالی‌ها
2,234
پسندها
29,437
امتیازها
57,373
مدال‌ها
27
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #221
خواست بلند شود که با دستان کم جان و توانش مچ او را گرفت. بچه حرکات آرامی داشت و مادرش از پذیرش او سرباز می‌زد. دستش را به آرامی کشید نگاه مستأصل دخترک زیادی سنگین بود. شاید کمی با بچه‌اش تنها می‌ماند حال بهتری پیدا می‌کرد. به بهانه‌ی شستن دست‌هایش بیرون رفت و زن صاحب‌خانه کمکش کرد. زن صاحبخانه هم تمایلی نداشت در این زایمان مشارکتی داشته باشد. رفتارشان غریب بود. دیگر لبخند روی لب‌هایش نبود بی‌تمایلی دخترک نسبت به کودکش او را هم درمانده کرده بود انگار که زایمان موفقی در کار نبوده است. سعی کرد مانند ابتدای به دنیا آمدن کودک لبخند به لب داشته باشد ولی وقتی وارد اتاق شد بوی مرگ می‌داد؛ بوی نفرت و بیزاری و کینه و بغض و سیاهی. این همه فاز منفی به‌یکباره اعصابش را خرد می‌کرد. با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : روجا

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا