نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان نوای قلبم | الهه پورعلی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع الهه پورعلی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 25
  • بازدیدها 1,011
  • کاربران تگ شده هیچ

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #21
ملیسا گفت:
- آره عزیزم تو که اینهمه علاقه داری باید پی درستو بگیری .
پوزخندی زدمو گفتم:
- علاقه؟ دیگه ندارم.
نیما تشر زد و گفت:
- نوا نبینم باز این حرفو بزنیا جون داداش یکم به خودت بیا، دنیا که به آخر نرسیده.
نگاهی کردم بهش، چه داداش مهربونی بود، دلم میخواست بغلش کنمو کلی ازش تشکر کنم بابت بودنش در کنارم.
لبخندی از جنس خواهرونه بهش زدمو گفتم:
- تو یدونه ای نیما .
از آینه چشمکی برام زد و گفت:
- تو هم دردونه منی فقط اگه قول بدی دختر خوبی باشی.
***
نیما دانشگاهمو اکی کرد و مجبورم کرد برم. البته خودم دلم میخواست فرحانو فراموش کنم . میخواستم تو دلم بکشمش .
اما اگه میتونستم.
دانشگاه رو شروع کردمو سفت چسبیدم به درسام در کنار درس هر روز با ویلیام ملاقات میکردمو اونم هر روز منو دعوت به آرامش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #22
کج خندیدمو گفتم:
- میبینی که مثل همیشه.
ابروهای پرپشتشو به هم نزدیک کرد و دماغمو گرفت بین انگشتاشو با شیطنت گفت:
- میخوام بهتر از همیشه باشی، دردونه.
خندم گرفت گفتم:
- ول کن دماغمو کندیش .
قهقه ای زد و گفت:
- نترس انقدر بزرگه از جاش درنمیاد .
الکی مثلا اخم کردمو گفتم:
- برو بابا دماغ زنت بزرگه .
ملیسا که تازه اومده بود حیاط گفت:
- خواهر شوهر بازی درنیار دماغ به این کوچیکی .
همون موقع بابا هم اومد خونه و بعد از پارک کردن ماشینش همونطور که پیاده
می‌شد گفت:
- بچه ها ناهار گرفتم، نیما ملیسا بیاین خونه ما.
همه با هم رفتیم سمت خونه.
تا مامان و ملیسا میزو بچینن بی حوصله نشستم روی مبل گوشه سالن و نیما اومد سمتمو گفت:
- با یکی از رفیقای برادر ملیسا صحبت کردم اونجایی که میخواستیو برات پیداش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #23
رفتم پیشش روی مبل نشستم چاییشو کم کم مزه مزه کرد و بی مقدمه گفت:
- نوا تو با دلم چیکار کردی؟
با چشای گرد شده گفتم:
- چی؟؟ با دلت؟
لبخند مهربونی روی لبش نشست، دستشو سر داد سمت دستم، دستمو گرفتو گفت:
- هرچی بیشتر میگذره بیشتر دلمو میبری ، خودت نمیدونی ولی شدی همه زندگیم.
دهنم باز مونده بود ،قلبم داشت از دهنم میزد بیرون. تا به حال حتی یه دفعه انقدر احساساتی نشده بود با خجالت لبمو به دندون گرفتمو گفتم:
- فکر میکنی چقدر دوستت دارم؟
لبخندش پررنگ تر شد چشاش برق خاصی زدنو با همون لبخند گفت:
- هر چقدر هم دوسم داشته باشی به پای دوست داشتن من نمیرسه من یه جور دیگه میخوامت.
دلم براش پر کشید، دستامو انداختم دور گردنشو خودمو چسبوندم بهش.
خدایا این آغوش چی داشت که انقدر آرومم
میکرد .
کم کم دستاش دور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #24
گفتم:
خوب گوش کن.
(سردی نگاهو بشکن
فاصله سزای ما نیست
تو بمون واسه همیشه
این جدایی حق ما نیست
بودن تو آرزومه
حتی واسه یه لحظه
میمیرم بی تو
خوندن من یه بهانه ست
یه سرود عاشقانه ست
من برات ترانه میگم
تا بدونی که باهاتم
تو خودت دلیل بودنم
بی تو شب سحر نمیشه
میمیرم بی تو
من عشقت رو به همه دنیا نمیدم
حتی یادت رو به کوه و دریا نمیدم
با تو میمونم واسه همیشه
اگه دنیا بخواد
من و تو تنها بمونیم
واست میمیرم
جواب دنیا رو میدم
با تو میمونم واسه همیشه
من عشقت رو به همه دنیا نمیدم
حتی یادت رو به کوه و دریا نمیدم
با تو میمونم واسه همیشه
خاطرات تو را چه خوب چه بد حک میکنم
توی تنهاییام فقط به تو فکر میکنم
با تو میمونم واسه همیشه
اگه دنیا بخواد من و تو تنها بمونیم
واست میمیرم جواب دنیا رو میدم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #25
با تو میمونم واسه همیشه
خاطرات تو را چه خوب چه بد حک میکنم
توی تنهاییام فقط به تو فکر میکنم
با تو میمونم واسه همیشه
***
نیما
چقدر بااحساس داشت میخوند تا به حال اینطوری ندیده بودمش داشت میخوند و یه پوز خند گوشه لبش بود، فرحان خیلی نامردی کرد و ولش کرد.
من میدیدم که نوا چقدر دوسش داره میدیدم که وقتی اسم فرحان میاد چه حالی میشه اون واقعا عاشق بود، اما حیف که فرحان قدر عشق خواهرمو ندونست.
من الان باید بدوبیراه بهش میگفتم باید لعنت
میفرستادم بهش ، اما تا یاد اون روز می افتادم که روی زمین نشسته و درحال گریه بود، همه چی از ذهنم بیرون میرفت، احساس می‌کردم فرحان پسر خوبیه ولی!
کاشکی اینکارو نمیکرد و نوا رو واقعا دوست داشت.
اون موقع همه چی یه جور دیگه میشد .
دلم به حالش میسوخت . وقتی تو این چند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

الهه پورعلی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
74
امتیازها
103
  • نویسنده موضوع
  • #26
ملیسا نشست کنارمو بوسه ای روی گردنم زدو گفت:
- نگران نباش عشقم، من میدونم که بالاخره همه چی به خیرو خوشی تموم میشه.
با ناراحتی گفتم:
- یادت نیس اون روز چه آهنگی زد ؟ همش برای فرحان بود من نمیدونم کی میتونه فراموشش کنه.
ملیسا گفت:
- وای نیما نمی‌دونم چرا حالم بده.
با نگرانی برگشتم سمتش که پاشد رفت سمت سرویس بهداشتی .
فکر کردم مسموم شده باشه صدای عوق زدنش میومد در زدمو گفتم:
- عزیزم خوبی؟
باز عوق زد.
با خودم گفتم نکنه مسمومیت نباشه .. نکنه قراره که بابا بشم.
حتی از فکر کردن بهش دلم قنج رفت دوباره در زدمو گفتم:
- خانومی ، ملیسا بهتر شدی ؟
درو باز کردو اومد بیرون.. چشای نازش قرمز شده بودن.
با لبخند گفتم:
- عزیزم حالت چطوره نکنه خبریه.
بهت زده نگام کرد و گفت:
- منظورت چیه نیما.
خندیدمو گفتم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : الهه پورعلی

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 3)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 2, کاربر: 0, مهمان: 2)

عقب
بالا