- ارسالیها
- 26
- پسندها
- 124
- امتیازها
- 490
- مدالها
- 1
- نویسنده موضوع
- #21
کلید رو از در خونه جدا میکنم، با دست کشیدنم به دیوار دنبال پریز برق میگردم.
خونه دست نخورده و مرتب بود، بطریای که قطرهقطره آب به گل و گیاهم میریخت رو بر میگردونم و روی سینک میذارم، چشمم به نخ سیگاری که قبل از رفتن روی سینک خاموشش کرده بودم خورد، از کشوی کابینت پاکت سیگار رو بیرون میکشم، با نگاهی به درونش تک نخی که مانده رو میبینم و با مچاله کردن پاکت توی دستم به سطل زباله میاندازمش.
به اتاقم میرم و با آخرین توان پلکهام آلارم گوشی رو فعال میکنم و با عوض کردن لباسم خودمو به زحمت به تخت میرسونم.
***
[آراز]
ناخواه چشمم دنبال بازویش بود، سالها گذشته و من خاطرهاش رو از ذهنم پاک نکرده بودم. خودم رو مقصر میدونستم هرچند فراموش بشم. به دنبال صدای زنگ در رو باز میکنم و صدای همیشه...
خونه دست نخورده و مرتب بود، بطریای که قطرهقطره آب به گل و گیاهم میریخت رو بر میگردونم و روی سینک میذارم، چشمم به نخ سیگاری که قبل از رفتن روی سینک خاموشش کرده بودم خورد، از کشوی کابینت پاکت سیگار رو بیرون میکشم، با نگاهی به درونش تک نخی که مانده رو میبینم و با مچاله کردن پاکت توی دستم به سطل زباله میاندازمش.
به اتاقم میرم و با آخرین توان پلکهام آلارم گوشی رو فعال میکنم و با عوض کردن لباسم خودمو به زحمت به تخت میرسونم.
***
[آراز]
ناخواه چشمم دنبال بازویش بود، سالها گذشته و من خاطرهاش رو از ذهنم پاک نکرده بودم. خودم رو مقصر میدونستم هرچند فراموش بشم. به دنبال صدای زنگ در رو باز میکنم و صدای همیشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر